ساینس 360

آموزش بورس ,مطالب علمی , مجله اینترنتی ,اخبار تکنولوژی , علم و فن آوری ,ثبت نام در بورس, کسب و کار , بازاریابی , فروش , نحوه نوشتن پروتکل درمانی , پروتکل درمانی , نمونه پیشینه تحقیق پایان نامه , دانلود رایگان پروتکل درمانی , طرح درمان شناختی , دانلود پرسشنامه استاندارد , سایت پرسشنامه , نمونه طرح درمان روانشناختی

ساینس 360

آموزش بورس ,مطالب علمی , مجله اینترنتی ,اخبار تکنولوژی , علم و فن آوری ,ثبت نام در بورس, کسب و کار , بازاریابی , فروش , نحوه نوشتن پروتکل درمانی , پروتکل درمانی , نمونه پیشینه تحقیق پایان نامه , دانلود رایگان پروتکل درمانی , طرح درمان شناختی , دانلود پرسشنامه استاندارد , سایت پرسشنامه , نمونه طرح درمان روانشناختی

آموزش بورس , ثبت نام در بورس , مطالب علمی , مجله اینترنتی ,اخبار تکنولوژی , علم و فن آوری , کسب و کار , بازاریابی , فروش , نحوه نوشتن پروتکل درمانی , پروتکل درمانی , نمونه پیشینه تحقیق پایان نامه , دانلود رایگان پروتکل درمانی , طرح درمان شناختی , دانلود پرسشنامه استاندارد , سایت پرسشنامه , نمونه طرح درمانی,سایت آموزش بورس

۱۱۲۸ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

مبانی نظری تحقیق یارانه، شاخص فقر، شکاف درآمدی

مبانی نظری تحقیق یارانه، شاخص فقر، شکاف درآمدی

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 53 کیلو بایت
تعداد صفحات 21
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

مبانی نظری تحقیق یارانه، شاخص فقر، شکاف درآمدی در 21 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

بخشی از متن :

مقدمه

یارانه ها برای ایجاد درآمد و تعدیل در توزیع آن کاهش آثار ناشی از فشار بازار بر مصرف کنندگان و همچنین کاهش هزینه های تولید وحمایت از تولیدکننده ارائه می شوند.هدف از پرداخت یارانه­ها تخصیص بهینه منابع، ثبات قیمت ها، ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا و توزیع مجدد درآمدها می­تواند باشد. بنابراین یارانه جزء سیاست­های حمایتی دولت در راستای تصحیح و هدایت امور اقتصادی می­باشد. زیرا عوامل متعددی سبب ایجاد عدم تعادل میان بخش­های مختلف تولید، توزیع، مصرف و تجارت می­گردند (شریفی و همکاران، 1387).

در دهه 1950 با مطرح شدن تفکر دولت رفاه توجه به شاخص‌های رفاه اجتماعی و کاهش فقر دخالت دولتها در این زمینه­ها گسترش یافت. این نقش را اقتصاددانان قبول نداشتند، چرا که هرگونه دخالت دولت در اقتصاد انحراف از تعادل بازار را در پی داشت. از دهه 1970 با شکل­گیری تفکر محوریت انسان در توسعه، این آگاهی ایجاد شد که برای مواجهه با مسائل مبتلا به توسعه‌نیافتگی کشورها سرمایه فیزیکی کافی نیست و حداقل به اندازه سرمایه فیزیکی، مسایل و سیاست‌های اجتماعی و شکل‌گیری سرمایه انسانی هم ضرورت دارند.

بنابراین حمایت­های اجتماعی در قالب دولت­های رفاه، سیاست‌های یارانه‌ای و...در دستور برنامه‌های توسعه کشورها قرار گرفت. آنچه در زمینه پرداخت یارانه‌ها مورد غفلت قرار گرفت، هدفگیری صحیح این سیاستها بود. در دهه 1980 به دنبال بحران بدهی‌ها و رکود جهانی و تقابل تجربه کشورهای شرق آسیا، امریکای لاتین، جنوب آسیا و صحرای آفریقا، تاکید راهبردهای توسعه به سمت بهبود مدیریت اقتصاد و پذیرفتن نقش بیشتر نیروهای بازار تغییر کرد که در چارچوب این رویکرد جدید اکثر کشورها نسبت به تغییر در اجرای برنامه یارانه‌ها اقدام کردند.

دلیل عمده این کشورها جهت تغییر در اجرای برنامه، پرهزینه بودن یارانه عمومی به جهت فراگیر بودن آن بود. با توجه به افزایش جمعیت و افزایش قیمت کالاها و خدمات در بازارهای جهانی بار مالی دولت افزایش قابل توجهی یافته بود. علاوه بر این ناکارآیی نظام توزیع دولتی و اثرات منفی کنترل قیمت محصولات بر تولید کنندگان از دلایل دیگر انجام اصلاحات بوده است.

بررسی‌های انجام شده در کشورهای منتخب نشان می‌دهد که هر یک از این کشورها متناسب با شرایط ویژه خود از شیوه خاص و یا ترکیبی از شیوه‌های مختلف بهره­مند شده­اند. غالب کشورها انتخاب خانوارهای فقیر را براساس آزمون وسع انجام داده‌اند. بدین‌گونه درآمد خانوارها به‌عنوان شاخصی برای انتخاب مستحقین مورد استفاده قرار می­گیرد که از آن جمله می‌توان از امریکا، هندوستان، برزیل و اردن نام برد.[1]

2-2 تاریخچه یارانه در ایران

نخستین جهت­گیری حمایتی دولت در بخش کشاورزی در ایران به دوره صفویه مربوط می شود. ایران اولین نظام سهمیه بندی همراه با یارانه را در زمان جنگ جهانی تجربه نموده است. سابقه پرداخت یارانه به مفهوم کنونی آن به دهه 40 می رسد که این یارانه ها برای گوشت و گندم پرداخت می­شد اما رقم آن قابل توجه نبود و تا قبل از افزایش درآمد نفت و بالا رفتن نرخ تورم این یارانه­ها اندک بود. تا قبل از انقلاب در مردادماه1353دولت اقدام به تاسیس و تشکیل صندوقی بنام حمایت از مصرف کننده نمود و در سال1356 سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرف­کنندگان تاسیس شد که تمام وظایف صندوق به این سازمان محول شد. بعد از پیروزی انقلاب تغییراتی در تشکیلات اجرائی و نحوه توزیع کالاهای مشمول یارانه به وجود آمد. در دوران قبل از 1368 سیاست تثبیت اقتصادی دنبال می شد که فراگیری ، استمرار و فزاینده بودن از ویژگی سیاستهای حمایت در این دوران بود و در واقع همه بنوعی یارانه دریافت می کردند، در هیچ مرحله­ای پرداخت یارانه قطع نمی­شد و در حد سقف معینی متوقف نبود.[2]

2-3 آثار اقتصادی یارانه

از دیدگاه نظری یارانه و مالیات دو ابزار مهم اقتصادی هستند که دولت به وسیله آنها دربازار دخالت می کنند. یارانه و مالیات با تغییردر قیمت­های نسبی، اقتصاد را تحت تاثیر قرارمی دهد. یارانه با تحریف قیمت ها، مانع تخصیص بهینه منابع می شود.و رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار می­دهد، ازسوی دیگر با ایجاد کسری بودجه و افزایش هزینه­های اجتماعی، بر اقتصاد ملی آثار جدی بر جای می گذارد. اگرچه در برخی کشورها ظاهرا مصرف­کنندگان از این یارانه­ها بهره­مند می­شوند، چون قیمتهای پایین تری برای کالاهای یارانه ای پرداخت می کنند، اما در اکثر موارد به طور غیر مستقیم متضرر خواهند شد.

به علاوه هر اندازه که شفافیت در اقتصاد گسترش یابد و مداخله دولت در نظام قیمت ها کمتر شود، انحراف از سرمایه گذاری مولد کاهش می­یابد به عبارت دیگر سرمایه­گذاری به بخش­های دارای مزیت که قابلیت رقابت در بازارهای داخلی و خارجی دارند، سوق پیدا می کند. در شرایطی که دولت قیمت­ها را کنترل و برای بخشی از کالاها یارانه پرداخت می­کند، سرمایه گذاری در بخش­های مشمول مالیات می تواند دچار انحراف شود. بر این اساس و به دلیل اخلالی که پرداخت یارانه در نظام قیمت گذاری و تخصیص بهینه منابع بهه وجود می­آورد اقتصاددانان توسعه پرداخت یارانه را تنها برای جبران آثار نامناسب راهبردهای توسعه و توزیع دارایی­ها، توجیه­پذیر می­دانند. درکشورهایی که راهبردهای توسعه به دنبال ایجاد اشتغال، رشد بهره­وری، توزیع دارائی­ها، سرمایه­گذاری در زیر ساخت­های روستایی و بهبود بازاریابی است، به پرداخت یارانه نیازی نیست. پرداخت یارانه با تاثیر بر نظام قیمت ها بر ترجیحات مصرف کننده نیز اثر گذاشته است، از این رو در مورد کالاهای که تولید داخل جوابگوی تقاضا نباشد، موجب افزایش واردات این اقلام می­شود. از سوی دیگر به دلیل اینکه مصرف کننده، قیمت واقعی کالای یارانه­ای را پرداخت نمی­کند مصرف بهینه آن را نیز رعایت نخواهد کرد. همین امر افزایش یارانه­ها را بدنبال دارد که خود یکی از عوامل اصلی کسری بودجه به شمار می رود.

2-4 اثر فقرزدایی یارانه ها

بسیاری از کشور­ها برای مبارزه با فقر، به اجرای طرح­ها و برنامه­هایی می­پردازند که هدف آن­ها، حمایت از اقشار کم­درآمد و افزایش قدرت خرید آن­هاست. متداول­ترین این طرح­ها پرداخت یارانه در دو بخش تولید و مصرف است. این کار در بخش مصرف در راستای ایجاد امکان تهیه­ی کالا­ها و خدمات ارزان قیمت و کمک به ثبات قیمت کالا­های ضروری و در بخش تولید به منظور افزایش سطح اشتغال، رشد تولید و افزایش رقابت­پذیری انجام می­گیرد. دولت­ها تلاش می­کنند با تنظیم صحیح نرخ یارانه­ی کالا­های مختلف، بیشترین منافع را عاید اقشار کم­درآمد و دهک­های پایین درآمدی نموده و به این ترتیب رفاه اجتماعی را بالا ببرند.

2-5 طبقه بندی یارانه

تنوع و پیچیدگی محاسبات و کاربردهای گوناگون یارانه­ها وهمچنین تاثیرات و نتایج گوناگونی که روش پرداخت یارانه می تواند داشته باشد، ضرورت طبقه­بندی و تفکیک آن را بیشتر نمایان می کند. به نسبت گستردگی وظایف دولت در اقتصاد، یارانه­ها می­توانند از تنوع بیشتری

برخوردار باشند همچنین با توجه به گستردگی موارد پرداخت و منابع و مصارف آن می تواند طبقه بندی­های متعددی داشته باشد مثلا:

الف: یارانه را می­توان بر حسب مورد و هدف طبقه­بندی کرد(یارانه اقتصادی اجتماعی، سیاسی، توسعه ای).

ب: یارانه بر اساس حسابهای ملی شامل :یارانه مستقیم یارانه غیر مستقیم می­باشد.

ج: یارانه کالایی، نقدی.

د: یارانه بر اساس انعکاس هزینه های آن در حسابهای ملی شامل یارانه پنهان و یارانه آشکار

ه: یارانه بر اساس مورد پرداخت به تولید کننده، مصرف کننده، صادر کننده، واردکننده... تقسیم می­شود.

2-6 هدفمندی یارانه ها

در میان سیاست­های حمایتی دولتی در جهت از بین بردن فقر و یا کاهش آن مباحث مربوط به هدفمندی همواره یکی از پیچیده­ترین­ها به حساب می­آید. هدفمندی سیاست­های حمایتی منابع مالی را به سمت اقشاری که به واقع به آن احتیاج دارند جاری می­کند، در مصرف این منابع صرفه جویی به عمل می­آورد و کارایی سیاست­های حمایتی را افزایش می­دهد.

هدفمندی روشی است برای بالا بردن اصابت کمک­ها به هدف مورد نظر.یعنی تلاش در جهت کسب اطمینان از اینکه گروه هدف در اولویت قرار گیرد و از دیدگاه کارایی یعنی حداکثر ساختن تاثیر و کاهش اتلاف منابع محدود. از این رو هدفمند کردن یارانه با هدف افزایش سطح برخورداری گروه­های آسیب­پذیر از حمایت­ها ، از جمله مباحث در زمینه اجرای سیاست­های حمایتی و افزایش کارایی نظام حمایت اجتماعی است. در واقع رویکرد هدفمندی در عرصه سیاست­های تامین اجتماعی و حمایت از اقشار آسیب­پذیر هدفی است که از یک طرف همه گروه­های نیازمند و آسیب­پذیر تحت پوشش این حمایت­ها قرار گیرند و از طرف دیگر افراد غیر آسیب­پذیر که جزء گروه هدف سیاست­های حمایتی نیستند از این حمایت­ها برخوردار نباشند .


[1] وزارت رفاه و تامین اجتماعی،معاونت هدفمندی یارانه ها(1387)

[2] تقوی،مهدی(1379)

  • bey tooth

مبانی نظری تحقیق یوگا، افسردگی و سلامت بدن

مبانی نظری تحقیق یوگا، افسردگی و سلامت بدن

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 64 کیلو بایت
تعداد صفحات 29
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

مبانی نظری تحقیق یوگا، افسردگی و سلامت بدن در 29 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

بخشی از متن :

مقدمه

سلامتی و خوشبختی از دیرباز آرزوی تمامی انسانها بوده است. برای رسیدن به آنها بشر دست به هر کاری زده و راههای مختلفی را پیموده است. گروهی توانسته اند به آرزوهای خود دست یابند و برخی نیز هیچگاه طعم شیرین خوشبختی را نچشیده اند. سلامتی و خوشبختی و رسیدن به آرامش درون از زمان هایی خیلی دور ابزارهایی را طلب می کرده که بشر با توسل به آنها همواره سعی داشته به سلامت فکر و جسم نائل آید. این ابزارها نامهایی چون ابدیت، ذات متکی به خویش، طبیعت، برهمن، شعور کیهانی و نیروانا داشت. ولی یکی از روش های بسیار قدیمی که قدمتش به چندین هزار سال قبل می رسد و به عنوان علم جامع کیهانی مطرح گردیده «یوگا» نامیده می شود. بنا به روایت و دلایل علمی مطرح شده در کتابهای ارابه خدایان و طلای خدایان، کیهان نوردان باستانی از دیگر کرات سماوی به زمین آمده و با انسان زمینی ارتباط برقرار کرده اند. حاصل این ارتباط پیدایش علوم جامعی بوده که پیشرفت انسان های آن موقع را به همراه داشته است. یوگا یکی از همین علوم کیهانی است که درآسیای میانه به وجود آمده و جریان عرفانی عظیمی را موجب گشت که چکیده های آن طی هشت هزار بیت در کتاب اوپانیشاد به تدریج در سراسر جهان به خصوص هندوستان نشر و انعکاس یافت. بدین ترتیب عده زیادی با پیروی از آن توانستند به سلامت جسم رسیده و بر احساسات و عواطف خود غلبه کنند.

به عبارت دیگر پیروی از این علم خوب زیستن باعث شد تا انسان بتواند ذهن و جسم را به حال تعادل درآورد و طعم سعادت و خوشبختی را بچشد. به طور خلاصه می توان اظهار داشت علم یوگا کهن ترین سیستمی است که تا کنون در جهان وجود داشته و همچنان در حال گسترش است. این علم به بدن و روان توجه خاصی داشته و درک بسیار عمیق از ذات بشر و آگاهی هماهنگی و شناخت بدن و روان را به شما نشان می دهد. برای قدم گذاشتن در مسیر تکامل انسانی حتما می بایست جسم، ذهن و روان در یک موازنه قرار گیرند. تکنیک های یوگا راه حل مطمئنی برای ایجاد این موازنه و رساندن شخص به آرامش فکر و درک حقیقت از طریق آگاه شدن بر خویشتن است. اولین کسی که اصول یوگا را به صورت قابل استفاده برای همگان مدون ساخته پاتانجلی هندی است. او در 300 سال قبل یوگار را به هشت مرحله تقسیم کرد. وی اعتقاد داشت انسان قبل از زدودن ناخالصی ها و ناپاکی ها نمی تواند طالب وصل معبود در رسیدن به مقصود باشد و تنها با تفکر و تعمق در احوال جهان و زیر پا گذاشتن آز، حرص و شهوات است که می تواند به تربیت و تعالی روح خود بپردازد. طریقت یوگا مراحل هشت گانه را فراروی یوگی گذاشته تا با اجرای آنها به سرمنزل مقصود برسد. این مراحل عبارتند از: یاما، نیاما، آسانا، پرانایاما، پراتیهارا، دهارانا، دیانا، سامادهی. برای رسیدن به این وادی و سری وسلوک در این طریقت نیازی به این نیست که فرد دین آبا و اجدادی خویش را رها سازد و به آیین و مذهب جدیدی بپیوندد.

بلکه هر کس با هر اعتقاد و فرقه و آئینی می تواند به درس هلی ویگا در زمینه زهد و تقوا و برکناری از خشونت ها و پلیدی ها پاسخ مثبت بگوید. نهایتا آنکه با درک تکنیک های باستانی یوگا انسان می آموزد که چگونه حساسیت خود را از سطح جسم و پوست به سطحی عمیق تر یعنی ذهن، اندام و غدد داخلی و یا در واقع جسم و ذهن و همچنین ذهن و روان منتقل کرده، اتحاد و یگانگی بین عناصر فوق به وجود آمده که نتیجه این اتحاد و یگانگی چیزی نیست جز رسیدن به سلامتی و خوشبختی. (اوجی، 1380).

یوگا ورزشی جسمی و روانی(فکری) می باشد که در شبه قارهٔ هند و توسط هندوها بوجود آمده است. ریشه یابی دقیق این ورزش که توسط چه شخصی و دقیقا چگونه بوجود آمده کمابیش ناممکن است چرا که تاریخ شکل گیری یوگا به سالهای بسیار دور برمی گردد. یوگا به معنی وحدت جسم و روان از 3 تا 5 هزار سال پیش به عنوان طب سنتی مشرق زمین مورد استفاده بوده و اخیراً بعنوان طب مکمل و جایگزین در درمان بیماریها در کشورهای غربی نیز بکار گرفته شده و مطالعات بسیار زیادی در مورد نحوه عملکرد فیزیولوژیک و اثرات مثبت آن در بیماری ها و اختلالات سلامتی انجام شده است. یوگا تعریفی از یک گروه محدودی از تمرینات یا حالت معینی نیست ، بلکه بیشتر اشاره به مجموعه ای از فنون ، از ساده تا بسیار پیشرفته ، و احوال باطنی مختلف و در واقع یک سیر و سلوک کامل دارد.

تمرینات یوگا شامل تمرینات بدنی (آساناها)تمرینات تنفسی (پرانایاما) تمرینات ذهنی( پراتی هارا) و ... می باشد که در نهایت به جهت کسب سلامتی و آرامش و آگاهی مثبت بکار گرفته می شود . یوگا هنر زندگی کردن است . دانشی است که باید با زندگی روزانه هر فرد عجین شود زیرا که برتمام جنبه های حیاتی اعم از جسمی – روانی و روحی تاثیر بسزایی دارد . علم یوگا با عمل کردن روی عوامل خارجی و فیزیک بدن آغاز می شود و به لایه های ظریف بدن ارتباط داده می شود.

هدف یوگا هماهنگ کردن سیستم های مختلف بدن است تا در پرتو آن شادابی و تندرستی کلی بدست آید . سیستم یوگا به شاخه های زیادی نظیر هاتا – راجا – گیانا – کارما – کندالینی – تانترا و ... تقسیم شده است که هر کدام از شاخه ها ، بنا بر هدفی که دنبال می کند به ذکر جزئیات پرداخته و هر فرد می تواند متناسب با خصوصیات فردی و نیاز شخصی راه مورد علاقه اش ، را انتخاب و دنبال کند . )مهدی پور، ن و بحری، س. 1384(

در چند دهه ی اخیر قرن حاضر ، هاتا یوگا ( یوگای جسمانی )از گسترش ویژه ای برخوردار بوده است و به وسیله ی پرتوجویانی که در مراکز یوگا کسب دانش کرده اند در سطح جهان انتشار داده شده است . هاتا یوگا شامل تمرینات فیزیکی (آساناها) و تمرینات نظافتی ، تنفسی ، رموز و اشارات (مودراها) و قفل ها(بانداها) می باشد . (Agrawal 2003)

یکی دیگر از دستاورد های یوگا، درمان جسم و روان است . مهم ترین و مؤثر ترین تاثیر آن ، ایجاد هماهنگی و اتحاد قوی میان جسم و روان است . امروزه برای درمان قطعی بعضی بیماریهای روان تنی که طب مدرن از درمان آن عاجز است از روشها و تمرینات اختصاصی یوگا استفاده می شود . طبق گزارشات پزشکی ، یکی از موفق ترین شیوه های درمان ،((یوگا درمانی)) بوده است . علت آنست که یوگا هماهنگی و هارمونی لازم را بین سیستم اعصاب و غدد مترشحه ی داخلی ایجاد می کند و این هماهنگی به طور مستقیم روی سیستم های داخلی و اندام تاثیر می گذارد . در دنیای پر تنش ، برای اکثر مردم ، یوگا ساده ترین روش برای دستیابی به تندرستی و شادابی است . آساناها (حرکات) بسیاری از خستگی های روزانه ناشی از فعالیت های شغلی را مرتفع می کنند . علاوه بر آن روش های یوگا غالبا آرام بخش روح و روان هستند . تمرینات یوگا می تواند سازنده ی یک شخصیت برتر و افزایش هوش به عنوان وسیله ای برای بالا بردن تواناییهای فردی و افزایش بازدهی کاری باشد . صرف نظر از نیازهای شخصی ، یوگا وسیله ای برای مبارزه و دفع اضطرابها و یی قراری های اجتماعی است . یوگا به عنوان یک سیستم بهداشتی چند بعدی می تواند نقش مهمی را در حفظ بهداشت جسمانی ، روانی و دفع وکاهش بسیاری از بیماریها از جمله افسردگی داشته باشد(Aradhana S. 2003)

قسمت دیگر تمرینات یوگا ، تمرینات ذهنی ( مدیتیشن) است . با تمرینات ذهنی و تنوع در یوگا می توان قسمتهای مختلف شبکه های مغزی را فعال تر نموده و یا از فعالیت آنها کاستو این تاثیر را به

قسمت های مختلف هدایت نمود و درصدد ایجاد حالت های مختلف و یا کنترل و رفع شرایط خاص عصبی برآمد . مغز انسان مهمترین ، با رزترین و پیچیده ترین ارگان بدن است . فهم و درک و کنترل این ارگان پیچیده از مباحث مهم و جالب توجه دانشمندان ،عصب شناسان ، روانپزشکان وروان شناسان است . آناتومی روانی یوگا با اینکه قریب به پنج هزار سال از تمدن مدون آن گذشته ولی امروز با اشتیاق فراوان و بدلیل کاربردی آن به عنوان یک بدل برای فهم ، درک وکنترل شبکه های عصبی مغز مورد توجه است . با تمرینات یوگا (اعم از حرکتی تنفسی ، ذهنی و اخلاقی) شما روند جدیدی را در زندگی حس خواهید کرد . مردم از فرهنگ های مختلف با سطح تحصیلات متفاوت و هر سنی می توانند تمربنات بوگا را تجربه کنند و از فواید جسمانی و روانی آن بهره مند شوند . یوگا هنر و علم زیستن است که با سیر تکاملی بدن و ذهن ارتباط دارد . یوگا سیستم منظمی است که تمام جنبه های هویت فردی را دربر می گیرد و انسان با پرداختن به بوگا از بیرونی ترین جنبه های شخصیت به درونی ترین شخصیت خود ، آگاه می شود . بنابر این می توان گفت یوگا ، تنها تمربنات جسمی نیست بلکه مجموعه ی تعلیمات جسمی ، حیاتی ، درمانی و خود شناسی است و در معنای عمیق یک حرکت کمال گرایانه برای پیوستن به بحر بیکران هستی است . امروزه میلیون ها نفر در سراسر دنیا از یوگا و مدیتیشن بعنوان یک نیاز اساسی با شیوه های مختلف مرتبط با بیماران ، مربیان ، ورزشکاران ،

کودکان مددکاران ، روانپزشکان و زندانیان ، بهره می برند . در همین رابطه بهترین و موفقترین اصلاحات عجیب و شگفتی ساز در زندانیان سراسر دنیا پدید آمده که اطلاعات آن کاملا درست است. است (روشن، 1388). (Agrawal Kothari. 2003)

- تعریف یوگا و مفهوم آن

یوگا از طرفی به معنای کنترل کردن آمده است و در آن صورت یوگا را می توان علم کنترل امواج فکر و علم مهار قوای تن و ذهن به منظور تسلطی همه جانبه بر توان بالقوة خود دانست. در این صورت به روش این دانش که همانا کنترل قوای تن و فکر است تأکید می شود. از طرف دیگر می توان یوگا را به معنای نظاره کردن و دیدن ، در نظر گرفت که در نتیجه یوگا علم نظارة خود و خودشناسی است. بدین ترتیب غایت این دانش آشکار می شود. یعنی واقع شدن در طبیعت اصیل خویش و شکافتن تمامی حجابهای نفسانی . سرانجام یوگا را به معنی وصل و یکی شدن نیز ترجمه کرده اند که در آن صورت غرض از انجام تمرینات یوگا آشکار و هویدا می شود. به این معنا ، یوگا عبارت است از عملکرد هماهنگ قوای فردی و اتحاد قوای ذهنی با قوای حیاتی تن و حواس که منجر به تلخیص انرژی ، توسعة آگاهی و در نهایت اتحاد با آگاهی متعال خواهد شد. (برانشود، 1368).

- فلسفه یوگا:

فلسفة یوگا این است که درون انسان از انرژی و شادابی بی انتها سرشار است . ما با محدودیت هایی که در ذهن خود ایجاد می کنی م در مسیر این انرژی ها دیوارهایی می سازیم که موجب بیماری و نابسامانی در جسم و ذهن می شویم . یوگا راهی برای رسیدن به این گنجینه های درونی است و سبب افزایش اعتماد به نفس شخص می شو د به همین دلیل در عصر جدید این ورزش می تواند یکی از مهم ترین راه های کاهش و پیشگیری از بیماری ها باشد. بعضی از یافته ها نشان د اده اند که تمرین های یوگا بر حالات روحی روانی فر د خستگی افسردگی کیفیت زندگی و ... تأثیر می گذارد و موجب پیشگیری و کاهش افسردگی فرد می شود. اساس و پایه دسترسی به سلامت جسمی و روحی در یوگا ایجاد تعادل است. تعادل بین ذهن و روان که از طریق آساناهای مختلف به طور منظم و یکنواخت حاصل می شود.( Anonymous. 2005).

آثار یوگا هم در پیشگیری،هم در درمان و هم در کاهش عوارض ناشی از بسیاری از بیماری ها تاثیرات قابل توجه ای دارد.یوگا سبب تغییرلتی در جسم و روان فرد می شود که این تغییرات خود از بین برنده ی زمینه های ایجاد بسیاری از بیماری هاست و از این طریق سبب پیشگیری می شود – (Alfermann D O. Stoll 2000) .

روش پیشگیری یوگا از بیماری ها با بسیاری از روش های پیشگیری کننده ی دیگر متفاوت است.به عنوان مثال در مورد آساناها،باید در نظر داشت که تفاوت های اساسی بین این تمرینات یوگا و تمرینات فیزیکی وجود دارد.تمرینات و ورزش های فیزیکی عادی،تاکید زیادی بر حرکات عضلات دارد.در حالی که یوگا برعکس این حالت است.زیرا ورزش های عادی میزان زیادی اسید لاکتیک در الیاف و بافت های عضله تولید و همین باعث کوفتگی عضلات می شود.در هنگام انجام آسانا ها ،تاثیر اسید اضافه و کوفتگی توسط قلیای موجود در الیاف عضلانی خنثی می شود.البته این عمل با تنفس عمیق اکسیژن انجام می شود.رشد عضلات به معنی سلامتی نیست.( Anand B. K. 1991).

سلامتی موقعی اطلاق می گردد که تمام ارگان های بدن تحت کنترل هوشمند ذهن باشند.آسانا می بایست به طور دائم و مرتب انجام شوند.اولین فایده ی این کار این است که قابلیت انعطاف بدن را افزایش می دهد،به طوری که در سنین بالا قادر خواهید بود،انعطاف بدن را افزایش دهید.آسانا در ابتدا بر سلامتی ستون فقرات تاکید و تمرکز دارد و باعث انعطاف و نیرومندی آن می شود. ستون فقرات محل تمامی اعصاب مهم بدن می باشد و همین اعصاب تمامی پیام های مختلف بدن را از طریق ستون فقرات به مغز می رسانند.به همین دلیل است که تمرینات یوگا تاکید زیادی بر انعطاف و نیرومندی آن دارد و با انجام آساناها ،عمل گردش خون بهبود یا فته و مواد غذایی و اکسیژن سهل تر به اعصاب می رسند.( Anonymous 2005).

آسانا ها بر اندام داخلی هم تاثیر بسزایی دارند.همانطور که باعث بهبود عملکرد عضلات می شود،بر روی عملکرد غدد و ارگان ها نیز تاثیر مثبت بر جای می گذارد.اندام های داخلی پیام ها و تحریکات را از طریق حرکات گوناگون ومختلف آساناها در یافت کرده و به این ترتیب عملکردشان همامنگی بیشتری می یابد.سیستم درون ریز (غدد و هورمون ها )دوباره فعال شده و به متعادل شدن تحریکات و هم چنین به پیشرفت نیروی روانی کمک می کند و این گوشه ای از اثرات آسانا ها برای تعدیل بدن و جلو گیری از اختلالاتی است که خود سبب بیماری های بسیاری می شود.

اکثر مردم تنها بخشی از ظرفیت دستگاه تنفسی یا ریه را برای تنفس استفاده می کنند.این دسته از مردم که تنفسشان سطحی بوده و کمی از قفسه ی سینه را منبسط می کنند،شانه های خم شده ای دارند و در قسمت بالای گردن و سینه اشان فشار درد آوری را متحمل می شوند و از کمبود اکسیژن رنج می برند.این عده بدون آنکه خود بدانند به سرعت خسته می شوند.با تمرینات تنفسی یوگا،علاوه بر پیشگیری از این موارد می توان انرژی حیاتی و سلامتی خود را تضمین کرد.از تمامی روش ها ی تنفسی قادر خواهید بود،ظرفیت انرژی حیاتی را افزایش دهید.( Barnes 2004)

سلامتی عمومی یک فرد بستگی به عملکرد هماهنگ و متوازن دستگاه های بدن او دارد.و هر چه هماهنگی و توازن بین این دستگاه ها بیشتر باشد،درصد سلامتی نیز بالاتر است.دستگاه های عمده بدن از قبیل دستگاه عصبی،تنفسی،گردش خون،غدد درون ریز،گوارش،دفعی و غیره با انجام تمرینات منظم و صحیح پرانایاما،عملکرد بهتر و هماهنگ پیدا می کنند. تمرینات پرانا باعث انبساط موزون تر ریه ها ،جریان مناسب مایعات بدن در داخل کلیه ها،شکم،کبد،طحال،روده ها،پوست و سایر ارگان های بدن می شوند.

پرانایاما شامل طیف وسیعی از تمرینات تنفسی است.در بر خی از تمرینات مانند بهاستریکا[1] و کاپالابهاتی[2] ارتعاشات حاصله به تمام رگ ها ،مویرگ ها،و سلول های بدن انتشار می یابد و تمام سیستم گردش خون تحت تاثیر این ارتعاشات تمرین و ماساژ داده می شوند و برای کارکرد موثرتر آماده می شوند.تمامی سلول ها و بافت های بدن نیاز به تامین مداوم اکسیژن دارند.شش ها در ارتباط مستقیم با جذب اکسیژن و دفع دی اکسید کربن و جلوگیری از تجمع آمونیک و سایر گاز های مضر هستند.در ریه ها،خون در اکسید کربن را با اکسیژن تبادل می کنند.این تبادل در میلیون ها کیسه هوایی کوچک به نام آلوئول ها انجام می شود.اکسیژن از طریق جداره ی نازک این کیسه ها،با دی اکسید کربن مبادله می شود.جهت عملکرد مناسب این فرآیند ،ریه ها باید تمیز و عاری از بیماری های باکتریال و ویروسی باشند.تمرینات پرانایاما این امکان را فراهم می کنند که ریه ها پاکتر و جریا خون بیشتری و شرایط ریه ها در مقابل میکروب ها مقاومتر شوند.تمرینات پرانایاما ،به طور خاصی روی دیافراگم و ماهیچه های بین دنده ای و عضلات شکمی اثر می گذارد و باعث تمرین دادن و تقویت این ما هیچه ها می شود،با انجام تمرینات پرانایاما،حرکات طولی و عرضی روده ها تحریک و افزایش می یابد و این باعث می شود،عملکرد جذب غذا و دفع مواد زائد بدن و اصولا فرآیند جذب و دفع تقویت شود.( Sharma 2005).


[1] - behastrika

[2] - kaplabehati

  • bey tooth

دانلود فایل دانلود پاورپوینت مجموعه قوانین و ضوابط جاری سازمان بیمه خدمات درمانی (ویزیت و کلیه خدمات سرپایی)

دانلود فایل دانلود پاورپوینت مجموعه قوانین و ضوابط جاری سازمان بیمه خدمات درمانی (ویزیت و کلیه خدمات سرپایی)

دسته بندی بیمه
فرمت فایل ppt
حجم فایل 1.858 مگا بایت
تعداد صفحات 61
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

دانلود فایل دانلود پاورپوینت مجموعه قوانین وضوابط جاری سازمان بیمه خدمات درمانی (ویزیت و کلیه خدمات سرپایی)

لطفا به نکات زیر در هنگام خرید فایل توجه فرمایید.

1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه فایل قرار داده شده است

2-در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این دانلود پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

تعداد اسلاید :61

فایل قابلیت ویرایش دارد

آماده چاپ و ارائه درسی می باشد

قابلیت جستجو دارد

فرمت فایل : ppt

بخشی از فایل :

اسلاید 1 :

فهرست عناوین صفحه

1. مقدمه 3

2. نظارت وارزشیابی 4

3. نکات مشترک قابل توجه برای کلیه پزشکان و موسسات طرف قرارداد 5

4. ضوابط اختصاصی پزشکان ودرمانگاههای محترم طرف قرارداد 9

5. ضوابط اختصاصی دندانپزشکان محترم طرف قرارداد 15

6. ضوابط اختصاصی آزمایشگاههای محترم طرف قرارداد 21

7. ضوابط اختصاصی موسسات پرتوپزشکی محترم طرف قرارداد 26

8. ضوابط اختصاصی فیزیوتراپیهای محترم طرف قرارداد 36

9. ضوابط اختصاصی داروخانه های محترم طرف قرارداد 44 10.نکات لازم الاجرا توسط متخصصین و پزشکان فوق تخصص طرف قرارداد بیمه روستایی شاغل در بخش خصوصی(مطب،درمانگاه) 52

11.نکات لازم الاجرا توسط مراکز داروخانه،آزمایشگاه،پرتوپزشکی و فیزیوتراپی طرف قرارداد بیمه روستایی(در پذیرش نسخ متخصصین 000 55

12.نکات لازم الاجرا توسط پزشکان متخصص و فوق تخصص شاغل در بیمارستانهای طرف قرارداد بیمه روستایی در هنگام مراجعه 0 00 58

13. استفتاء سازمان بیمه خدمات درمانی از مراجع عظام 61

اسلاید 2 :

نظارت وارزشیابی : نظارت به معنای کنترل ارایه خدمات موردتعهد مراکز مختلف پزشکی اعم ازپزشکان ،داروخانه ها،بیمارستانها،رادیولوژیها، آزمایشگاههاوفیزیوتراپیها و ... و درکنار آن تشویق موارد بالاتر از سطح انتظار و مقابله قانونی با موارد پائینتراز سطح انتظار می باشد . تعریف فوق از آنجا ناشی می شود که در جایگاه بیمه معتقدیم کنترل واقعی کیفیت هم درابتدای مراحل تولید محصول (دراینجا مدنظرسازمان بیمه خدمات درمانی ارایه خدمات پزشکی به بیمه شدگان درقالب قوانین بیمه ای است) وهم درطی تولید آن ونیز درپایان تولید محصول یا خدمت مربوطه (اخذ خدمت پزشکی توسط بیمه شده) باید صورت پذیرفته و مهمتر از همه تداوم یابد . درکنار موضوعات مطروحه فوق توسعه ارتباطات و اطلاع رسانی نیزهمیشه مورد نظر دست اندرکاران سازمان متبوع وکارکنان مربوطه بوده است. تجارب سایرسازمانهای دولتی و غیردولتی داخل یا خارج کشور (درهمه زمینه ها) نشان داده است هرگاه به صورت جدی وکارشناسانه به اطلاع رسانی پرداخته وسطح معلومات وآگاهیهای مخاطبین را بالاتر برده اند،خودنیزدرخصوص دستیابی به اهداف ازپیش تعیین شده موفق ترعمل کرده اند.در این راستا ودرجهت پیشبرد اهداف عالیه سازمان متبوع (مشتری مداری) این اداره نیز چه در خصوص مراکز پزشکی طرف قراردادوچه درخصوص بیمه شدگان ، اطلاع رسانیهائی راصورت داده است. ولی همچنان اعتقاد براینست که اطلاع رسانی درزمینه های مختلف بیمه ای باید تداوم داشته باشد.نمونه های مهم اطلاعاتی که پزشکان ومراکزطرف قراردادبایددرجریان آن قرارگیرندجهت بهره برداری لازم تقدیم میگردد:

  • bey tooth

مبانی نظری تحقیق یادگیری، یادگیری سازمانی، آموزش، اثربخشی آموزش، کارایی، ارزیابی و ارزشیابی دوره آموزشی

مبانی نظری تحقیق یادگیری، یادگیری سازمانی، آموزش، اثربخشی آموزش، کارایی، ارزیابی و ارزشیابی دوره آموزشی

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 106 کیلو بایت
تعداد صفحات 26
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

مبانی نظری تحقیق یادگیری، یادگیری سازمانی، آموزش، اثربخشی آموزش، کارایی، ارزیابی و ارزشیابی دوره آموزشی

تعداد صفحه : 26 فرمت فایل :docx

قالب ورد قابل ویرایش.

بخشی از متن :

یادگیری

یادگیری[1]

جامعترین تعریفی که تاکنون از یادگیری ارائه شده تعریف هلیگارد و مارکوئیز است این دو روانشناس، یادگیری را بدین گونه تعریف کرده اند. یادگیری عبارتست ازفرآیند تغییرات نسبتاً پایدار در توان بالقوه ناشی از تجربه (هرگنهان،ترجمه سیف،1386)

یادگیری سازمانی

موضوع یادگیری سازمانی در حدود دهه 1970 میلادی مطرح شد. یادگیری افراد در درون سازمان را یادگیری سازمانی گویند. یادگیری سازمانی برای توصیف انواع خاصی از فعالیتهایی که در سازمان جریان دارد بکار گرفته می شود(رهنورد، 1378).

نظریه پردازان سازمانی مطالعات زیادی را در زمینه یادگیری انجام داده اند و تعاریف و تعابیر گوناگونی را از مفهوم یادگیری سازمانی بیان کرده اند. در حقیقت مفهومی گسترده را از زوایایی گوناگون نگریسته اند؛ شماری از مهمترین این تعاریف به قرار زیر است:

  • «یادگیری سازمانی فرآیند جستجو و اصلاح خطا می باشد»[2] (آرگریس، 1977)
  • «یادگیری سازمانی به فرآیند پیشرفت فعالیتها از میان دانش و فهم بهتر، معنی می دهد»[3] (فیول ولیلز،1985)
  • «یک جزء، در صورتی یاد می گیرد که از میان پردازش اطلاعات، محدوده رفتارهای بالقوه اش تغییر یابد.»[4] (هوبر،1991)

-انواع یادگیری سازمانی

آرجریس و شون سه نوع یادگیری سازمانی و یا به تعبیر دیگر، سه سطح یادگیری را به شرح زیر توصیف کرده اند:

1- یادگیری تک حلقه ای: یادگیری تک حلقه ای زمانی اتفاق می افتد که در بستر هدفها و سیاستهای جاری سازمان، خطاها کشف و اصلاح شوند. از یادگیری تک حلقه ای، سنگه با عنوان یادگیری انطباقی، فایول ولایلز با عنوان یادگیری سطح پائین و میسون با عنوان یادگیری غیراستراتژیک نیز نام می‌برند.

2- یادگیری دو حلقه ای: یادگیری دو حلقه ای زمانی اتفاق میافتد که سازمان خطاها را کشف و اصلاح میکند و هنجارها، رویه ها، سیاستها و هدفهای موجود را زیر سؤال میبرد و به تعدیل و اصلاح آنها می پردازد. یادگیری دو حلقه ای را، سنگه با عنوان یادگیری مولد، فایول و لایلز با عنوان یادگیری سطح بالا و میسون با عنوان یادگیری استراتژیک نیز نام می‌نامند.

3-یادگیری سه حلقه ای: زمانی اتفاق میافتدکه سازمانها یاد بگیرند چگونه یادگیری تک حلقه ای و دو حلقه ای را اجرا کنند. به عبارت دیگر یادگیری سه حلقه ای توانایی یادگرفتن دربارة یادگیری است. این بدان معنی است که آگاهی از سبکها و فرآیندها و ساختارهای یادگیری پیش نیاز ارتقای یادگیری است (رهنورد،1387) از یادگیری سه حلقه ای به عنوان«فرایادگیری» نیز نام برده اند در این سطح سازمانها یاد میگیرند که چگونه یاد بگیرند(حیدری تفرشی ،1381)

- مراحل یادگیری سازمانی

  • یونگ و اولریش[5] برای نیل به توانمندی یادگیری سازمانی عبور از سه مرحله را ضروری می دانند:
    1. تولید ایده ها: این مرحله شامل کسب، کشف و اختراع ایده های جدید می باشد.
    2. عمومیت دادن و انتشار آن ایده ها: در این مرحله باید ایده های تولید شده در مرحله اول در میان مرزهای سازمان توسعه یافته و تسهیم شود.
    3. شناسایی ناتوانی های یادگیری در سازمان: در این مرحله موانع موجود در سازمان در برابر یادگیری، مورد شناسایی قرار می گیرد.
  • گاروین[6] نیز یادگیری سازمانی را فرآیند گذر از سه مرحله زیر می داند:
  1. مرحله شناختی[7]: در این مرحله، اعضای سازمان در برابر ایده های جدید قرار می گیرند، دانش خود را گسترش می دهند و تفکری متفاوت را آغاز می کنند.
  2. مرحله رفتاری[8] : در این مرحله، کارکنان و اعضای سازمان سعی در تغییر رفتارهایشان دارند.
  3. مرحله پیشرفت عملکرد[9] : در این مرحله، تغییر در رفتارها باعث پیشرفت های قابل سنجش در نتایج می شوند؛ نظیر کیفیت برتر، توزیع بهتر، سهم بازار بیشتر و ...

در اینجا مراحل شناختی و رفتاری مقدم بر مرحله پیشرفت عملکرد می باشد.

- مبانی یادگیری سازمانی:

به اعتقاد یونگ و اولریش سازمانها در مسیر سازمانی باید 8 فرض زیر را به دقت در نظر داشته باشند[10]:

  1. سازمان های یادگیرنده تنها بر یادگیری تمرکز نمی کنند، بلکه اهدافشان را نیز در نظر دارند: هدف یادگیری سازمانی، پیشرفت وتوسعه قدرت رقابت در محصولات و خدمات و نوآوری‌ها و تطابق با شرایط متغیر محیطی است.
  2. سازمان های یادگیرنده از یک منطق سیستمی پیروی می کنند: پیتر سنگه عقیده دارد که تفکر سیستمی مهمترین عامل در خلق سازمان های یادگیرنده است. تفکر سیستمی باعث می شود تا الگو ها و روندهای تغییر را ببینیم و به یک تصویر تنها از آن اکتفا نکنیم.
  3. یادگیری سازمانی با یادگیری فردی مرتبط است ولی تنها محدود به آن نمی شود. در محتوای سازمانی، یادگیری به معنای دانشی است که از افراد یادگیرنده به سایر افراد، واحدها و کارکردها انتقال پیدا کرده است.

یادگیری فردی در یک سازمان مشابه یادگیری سازمانی نیست. یادگیری سازمانی از مجموع یادگیری های فردی افراد در سازمان بیشتر است.

هدبرگ[11] از نظریه پردازان یادگیری می گوید:

«اگرچه یادگیری سازمانی در افراد رخ می دهد، منتها این یک اشتباه خواهد بود که یادگیری سازمانی را هیچ انگاریم و آن را نتیجه یادگیری فردی اعضایش بدانیم.[12]»

مدیرانی که می خواهند سازمانی یادگیرنده بسازند باید بر هر دو نوع یادگیری فردی و سازمانی تمرکز داشته باشند. یادگیری فردی در اعضای سازمان از طریق کسب دانش بوسیله تحصیلات، تجربه و یا آزمایش ایجاد می شود. حال اگر سیستم ها و فرهنگ این دانش را حفظ کرده و آن را از افراد در طول مرزهای سازمان انتقال دهد، یادگیری سازمانی پدیدار می شود.

  1. یادگیری طی یک روند آرام و بدون وقفه رخ می دهد؛ از سطح تا عمق.

فیول ولیلز میان یادگیری سطح پایین و یادگیری سطح بالا تمایز قایل شده اند:

یادگیری سطح پایین: در ساختار سازمانی و مجموعه قوانین پدیدار می شود منجر به نتایج رفتاری می‌گردد.

یادگیری سطح بالا: در تنظیم قوانین و هنجارهای جامع سازمان موثر است و نه در فعالیتها و رفتارهای خاص و منجر به نتایج شناختی می شود.


[1] Learning

[2] David A. Garvin “Building a Learning Organization” Harvard Business Review July-August

1993 P.80.

[3] Ibid P.80.

[4] Ibid.

[5] Arthur K. Yeung et al. “Organizational Learning Capability”. New York Oxford University Press 1999 P.3.

[6] “Building a Learning Organization” Ibid P.90.

[7] Cognitive

[8] Behavioral

[9] Performance Improvement

[10] Organizational Learning Capability” Ibid PP.23-34.

[11] Hedberg

[12] B. Hedberg “How Organizations Learn and Unlearn” in Nystorm and Starbuck (eds.) Handbook of Organizational Design (Oxford University Press) 1981 P.6

  • bey tooth

دانلود طرح لایه باز قبض مصالح ساختمانی

دانلود طرح لایه باز قبض مصالح ساختمانی

دسته بندی فایل های لایه باز و PSD
فرمت فایل zip
حجم فایل 147 کیلو بایت
تعداد صفحات 1
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

دانلود طرح لایه باز قبض مصالح ساختمانی

رسید مصالح ساختمانی

طراحی شده با برنامه فتوشاپ

لایه باز

مناسب برای چاپ

رزولیشن 300

فرمت psd

قابل ویرایش با فتوشاپ

  • bey tooth

مبانی نظری تحقیق یادگیری سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری

مبانی نظری تحقیق یادگیری سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 43 کیلو بایت
تعداد صفحات 28
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

مبانی نظری تحقیق یادگیری سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری در 28 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

بخشی از متن :

- یادگیری سازمانی[1]

همه سازمانها یاد می گیرند، اما لزوما برای بهبود و بهتر شدن، یک سازمان یادگیرنده[2] سازمانی است که دارای ظرفیت تقویت شده­ای برای یادگرفتن،انطباق پذیری و تغییر باشد و آن سازمانی است که فرآیندهای یادگیری در آن تجزیه تحلیل، نظارت، توسعه و مدیریت گردیده و با هدف­های نوآوری و بهبود هماهنگ شود. بینش، استراتژی رهبری، ارزش­ها،ساختار، سیستم­ها، فرآیندها و تجارب همه باید اعمال شود تا یادگیری افراد ترویج و توسعه یافته و به دنبال خود یادگیری در سطح سیستم ها را شتاب دهد (محمدی،1377).

امروز دیگر سازمانهای بزرگ و پیچیده ای که دهه های قبل بوجود آمده بودند،کارساز نیستند وحکم دایناسورهایی را دارند که توان تطبیق خود با محیط را نداشتند و محکوم به فنا شدند. سازمان­های بزرگ با ساختارهای سنتی توان وانعطاف لازم جهت همسویی با تغییرات محیط پیرامونی بویژه با توجه به مسائل جهانی شدن[3] را ندارند و برای بقای خود ناچارند یا تغییر ساختار دهند یا خود را به ابزارهایی مجهز کنند تا توان مقابله با تغییرات جهانی را بدست آورند.یکی از مهمترین این ابزارها،ایجاد سازمان یادگیرنده و نهادینه کردن یادگیری است(خلیلی عراقی،1382).

امروز یادگیری به عنوان منبع مزیت رقابتی مطرح است.«پیتر دراکر[4]» اندیشمند شهیر مدیریت معتقد است که از حالا به بعد کلید موفقیت­های سازمانی دانش است و در جایی دیگر اضافه می­کند که ارزش از طریق نوآوری و تولید ایجاد می­شود و هر دو در گرو بکارگیری دانش است. از دهه 1990 یادگیری به عنوان یک توانایی بر اساس پیشرفت رشد و توانمندی رشد مطرح سده است. اینکه چگونه مزیت رقابتی ایجاد می­شود به ویژگی های خاص هر سازمان بستگی دارد، اما آنچه مشخص است،این است که انسان و دانش نقش تعیین کننده ای در این مسیر دارند (Chinowsky and Carrillo 2007).

برنامه‌های‌ بهبود مداوم‌ که‌ امروزه‌ نقل‌ محافل‌ مدیریتی‌ است‌، به‌ سرعت در تمام‌ سازمان­ها گسترده‌ می‌شوند. مدیران‌ به‌ این‌ امید چنین‌ برنامه‌هایی‌ را، که‌بعضاً هزینه‌های‌ گزافی‌ را نیز به‌ سازمان‌ تحمیل‌ می‌کنند، در دستور کار قرار می‌دهند که‌ بتوانند در سازمان‌ توان‌ رقابت‌ در بازار جهانی‌ و مقاومت‌ در برابر پیچیدگی‌های‌ روزافزون‌ را ایجاد کنند. برنامه‌ها و تکنیک‌های‌ بهبود مداوم‌ بسیارمتنوع‌اند، چنانکه‌ تنها تهیه‌ فهرستی‌ از عناوین‌ آنها نیز کار سختی‌ است‌. متأسفانه‌ در این‌ وادی‌ تعداد شکست‌ها به‌ مراتب‌ بیش‌ از پیروزی­های‌ بدست‌ آمده ‌است‌. نظریه‌ سازمانهای‌ یادگیرنده‌، که‌ ابتدا توسط تعدادی‌ از مدیران‌ هوشمند وبا تجربه‌ در محیط کسب ‌‌و ‌کار به‌ صورت‌ عملی‌ مورد استفاده‌ قرار گرفته ‌و سپس‌ در محیط‌های‌ دانشگاهی‌ توسط نظریه پردازان پرورش داده شده است.به دنبال یافتن جواب این مسئله است.(شیرکوند،1381)

بسیاری‌ از مدیران‌ از فهم‌ این‌ حقیقت‌ اساسی‌ که‌ بهبود مداوم‌ نیاز به‌ تعهدسازمان‌ به‌ یادگیری‌ مداوم‌ دارد، عاجزند. اساساً چگونه‌ می‌توان‌ انتظار داشت‌ که سازمانی‌ بتواند به‌ پیشرفت‌ نائل‌ شود و افق­های‌ جدیدی‌ از فعالیت‌ و کار رافراروی‌ خود بگشاید، بدون‌ اینکه‌ بخواهد چیز جدیدی‌ یاد بگیرد. حل‌ یک‌ مسئله ‌چالش‌ برانگیز، معرفی‌ محصولی‌ جدید و باز مهندسی‌ یک‌ فرایند تولید جملگی‌ نیاز به‌ مشاهده‌ جهان‌ به‌ طریقی‌ نو و تلاش‌ عملی‌ در جهت‌ اجرای‌ یافته‌های‌ جدید دارند. در فقدان‌ عنصر حیاتی‌ یادگیری،‌ سازمانها و افراد آنها تنها شیوه های کهنه را حداکثر با بیان­های جدید تکرار می کند.

- تعاریف یاد گیری و سازمان یادگیرنده ‌

یادگیری از سه بعد مورد توجه قرار می‌گیردکه عبارتند از:
سطوح یادگیری؛ انواع یادگیری؛ مهارتهای یادگیری که بصور ت مشروح به بررسی آنها می پردازیم:

سطوح یادگیری: یادگیری در سه سطح، یادگیری فردی، یادگیری تیمی و یادگیری سازمانی مطرح می‌شود.
یادگیری فردی: افراد، واحد تشکیل دهنده تیم‌ها و سازمان­ها هستند، سنگه[5](1990) تاکید می‌کند:
«سازمان‌ها از طریق افراد یاد می‌گیرند البته یادگیری افراد یادگیری سازمانی را تضمین نمی‌کند اما بدون آن یادگیری سازمانی حاصل نمی‌شود».
شون و آرجریس بیان داشته‌اند: «یادگیری فردی ضروری است اما برای یادگیری سازمانی کافی نیست».
طبق نظر «جان ردینگ» «یادگیری فردی برای تحول مستمر سازمان، گسترش و توسعه قابلیت­های محوری و آماده سازی همگان برروی آینده نا مشخص ضروری می‌باشد».
و نهایتا اینکه: تعهد هر فرد به یادگیری و همچنین توانایی یادگیری او برای سازمان حیاتی است.
روشهای یادگیری فردی عبارتند از:
- کتابها و سایر مستندات؛ مربیگری دیگران؛ دوره‌ها، کلاس‌ها و سمینارها؛ تفسیر تجربه یادگیری از آن؛ خود یادگیری؛ با مدیریت سطحی؛ یادگیری از همکاران؛ یادگیری از راه رایانه؛ سایر روش­ها.
برنامه توسعه شخصی[6] یکی از روشهای بسیار مهم یادگیری فردی است که نه تنها منافع سازمان بلکه آینده کاری فردی را نیز تضمین می‌کند. نقش مدیریت منابع انسانی در این زمینه حائز اهمیت فراوان است.
طبق تحقیقات بعمل آمده بعضی از استراتژی‌های مهم یادگیری فردی به شرح زیر می‌باشند:
- خود توسعه یافتگی (توسعه شخصی)؛
- مدیر به عنوان معلم؛
- گردش شغلی؛
- مرشد‌گری؛
- مربیگری؛
- وظایف ویژه.

یادگیری تیمی: در سازمان­های پیچیده امروز تیم‌ها اهمیت بیشتری می‌یابند. یادگیری تیمی به این معنا است که تیم‌ها قادر باشند به عنوان یک هویت واحد فکر کرده، خلق کنند و بیاموزند، متفکرین زیادی از جمله «سنگه» و «پاولوسگی» به اهمیت یادگیری تیمی خصوصا به عنوان پلی برای حصول یادگیری سازمانی اشاره کرده‌اند.

«پاولوسکی[7]» یادگیری تیمی را مدخل یادگیری سازمانی دانسته تاکید می‌کند که یادگیری تیمی پلی است برای تبدیل یادگیری به دانش سازمانی به نحوی که یرای همه به اشتراک گذاشته شود.
پیتر سنگه نیز یادگیری جمعی را فرایندی می‌داند که طی آن ظرفیت اعضاء توسعه یافته و به گونه‌ای هم‌سو می‌شود که نتایج حاصله آن چیزی خواهد بود که همگان واقعا طالب آن بوده‌اند.
این نوع یادگیری به یک قاعده و اصل اساسی استوار است و آن چشم انداز مشترک است اما در عین حال قابلیتهای شخصی، رکنی اساسی است چرا که تیم‌های توانا از افراد توانا تشکیل شده‌اند.
چشم انداز مشترک به هم‌سو شدن منجر می‌گردد که مسئله اصلی این نوع یادگیری است.
تیم‌ها یادمی‌گیرند که از تجارب خود بیشتر بیاموزند، به رویکردهای جدیدی برسند و دانش خود را در سراسر سازمان به سرعت انتشار دهند (شعاعی و رضائیان، 1390).


[1] - Organizational Learning

[2]- Learning Organization

[3]- Globalization

[4]- Peter Drucker

[5] - Senge

[6] - Self Development Plan

[7] - Paolovsky

  • bey tooth

مبانی نظری تحقیق ولایت از دیدگاه قرآن، ولایت از دیدگاه معصومین، انواع ولایت، عدالت، رهبری، خبرگان

مبانی نظری تحقیق ولایت از دیدگاه قرآن، ولایت از دیدگاه معصومین، انواع ولایت، عدالت، رهبری، خبرگان

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات 128
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

مبانی نظری تحقیق ولایت از دیدگاه قرآن، ولایت از دیدگاه معصومین، انواع ولایت، عدالت، رهبری، خبرگان در 128 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

بخشی از متن :

ولایت از دیدگاه قرآن

«قُل فَلِلّهِ الحُجَّةُ البالِغَةُ»(سوره انعام، آیه 149).

از زمان آدم علیه السلام تا خاتم(صلی اله علیه و آله) بحث ولایت و جانشینی پیامبران الهی یک امر هویدا و آشکار است.

خدا پرستان در اعصار مختلفه ی تاریخ زیر پرچم هدایت انبیاء و برگزیدگان حق زیسته اند «سلسله ی قوافل بشری از دروازه ی وجود به این نشئه آمده اند تا از قوه به فعلیت در آمده و از نقص به کمال برسند و بسوی سر منزل مقصود سرای جاودانی دیگر بشتابند، در این راه بدون دلیل و راهنما بدون مشعل دار و راهبر بدون برنامه و نقشه بدون وقوف بخط سیر و مسیر مستقیم و روشن به جایی نخواهند رسید و از الطاف الهی این است که در هر عصر راهنمایی فرستاد و زمین خالی از حجت نبود و نیست و نخواهد بود» (عمادزاده، 1360، 39- 38).

آدم علیه السلام خلیفه ی خدا بر فرزندان و ملائکه بود و بعد از او هبة الله(شیث)هادی و رهبر بوده «حضرت آدم ابوالبشر مریض شد شیث را طلبید و گفت ای فرزند، اجل من رسیده که بیمار شدم و پروردگار مرا وحی فرستاد که تو را وصی خود کنم و اینک وصیت نامه زیر سر من است و بر عهد خود وفا می کنم... آن را بگیر... در این صحیفه تمام امور دین و دنیای تو در آن است این صحیفه را از بهشت آورده بود که به شیث بدهد و شیث به مقام خلافت و وصایت و نبوت بر انگیخته گردید» (عمادزاده، 1360، 181).

این روند پیامبری ، خلافت و هدایت از اصلاب شیث بدون انقطاع و خالی شدن عصر و زمانه از حجت خدا تا بعثت نبی مکرم اسلام حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم ادامه داشت.

حضرت موسی علیه السلام برادرش هارون را جانشین و رهبری جامعه در غیاب خود قرار داد «یا هارونَ اخلُفتنی فی قومی»(سوره ی اعراف ، آیه ی 142).

حضرت لوط پیامبر در زمان حضرت ابراهیم خلیل الرحمان در شهرها و روستاهای منطقه ی سدوم عهده دار ولایت و جانشینی آن حضرت بود.

حضرت نوح فرزندش سام را به دستور خداوند متعال به جانشینی خودش انتخاب نمود«جبرئیل نزد او آمد و فرمود: ای نوح ایّام نبوت و عمر تو به پایان آمده پس اسم اعظم و میراث علم الهی و آثار علم نبوّت را که نزد توست به پسرت سام تعلیم بده چون که زمین را از کسی به واسطه ی او اطاعت و بندگی و راه هدایت من شناخته شود، خالی نخواهم گذاشت و نجات بندگان با قبض روح یک پیامبر و مبعوث شدن پیامبر دیگر رقم می خورد و هیچ گاه زمین را بدون حجت و کسی که مردم را به هدایت دعوت نماید نخواهم گذاشت و مشیت من تعلق گرفته که برای هر قومی یک هادی و رهبر قرار دهم که سعادتمندان را هدایت و بر شقاوت مندان اتمام حجت نماید. و فرمود: نوح اسم اعظم و میراث علم و آثار نبوّت را به فرزندش سام منتقل کرد.» (کاشانی، 1387، ج2، ص469).

و در زمان معصومین علیهم السلام هم فقهائی به نیابت از معصومین کارهای مردم را انجام می داده و اوامر الهی را اجراء می نموده اند.

- ولایت از دیدگاه معصومین علیهم السلام

روایات زیادی از ائمه ی علیهم اسلام در رابطه با حاکمیت ولی فقیه در جامعه ی اسلامی وارد گردید که صرفاً برای اطمینان بخشی به موضوع بحث به چند مورد از این روایات اشاره می گردد.

امام صادق علیه السلام «وأما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا، فإنهم حجتی علیکم و أنا حجة الله علیهم»)بحار، ج53، ص181،ح10(.

که در این روایت راویان حدیث در مسائل مستحدثه حجت بر خلق بوده و هیچ قیدی هم نیامده که این حجت در چه موضوع باشد و چون حدیث مطلق آمده بنابراین نتیجه اش می شود حجت مطلقه در همه ی امور اعم از سیاسی، اقتصادی، قضاء، حسبه و ...

البته به یک قید ضمنی اشاره گردیده و آن هم «روات حدیثنا» می باشد یعنی حجت صرفاً کسانی هستند که در چهار چوب شریعت اسلام و گفتار معصومین علیهم السلام سخن می گویند و عمل می نمایند.

در حدیث دیگری از امام صادق علیه اسلام آمده است:

الملوک حکّام علی الناس و العلماء حکّام علی الملوک. - بحار، ج1، ص92،ح 91).

در این روایت هم کاملاً حاکم بودن علماء بر مسؤلین و کارگزاران جامعه ی اسلامی مبرهن و آشکار است. و حاکم کسی است که عزل و نصب می کند و قدرت حاکمیتی دارد، بنابراین این نظریه ای که بعضی از فقها در رابطه با نظارت ولی فقیه بر حکم رانان می دهند از هیچ جای این حدیث فهمیده نمی شود بلکه منطوق این روایت بر حاکمیت مطلق علماء حکایت می کند.

در مقبوله ی معروف عمربن حنظله به موضوع حاکمیت مطلق اسلام در چها رچوب شریعت اشاره شده است .

«ینظرون إلی من کان منکم ممّن قد روی حدیثنا، و نظر فی حلالنا و حرامنا، و عرف أحکامنا، فلیرضوا به حَکماً، فإنی قد جعلته علیکم حاکماً، فإذا حکم بحکمنا و لم یقبله منه، فإنما استخفّ بحکم الله، و علینا ردَّ، و الرادّ علینا و الرّاد علی الله، و هو علی حدّ الشرک با لله»( کلینی، کافی، ج1، ص67).

در این روایت کاملاً واضح و آشکار است که علماء دین و راویان حدیث و سخن معصومین علیهم السلام و کسانی که به حکم ائمه ی اطهار حکم می کنند تخطی از او تخطی از دستور معصومین علیهم السلام و در نهایت شرک به خداست. و با بررسی اجمالی این احادیث وظیفه ی فقها در مسائل عمومی و مهم اسلامی در حوزه های مختلف اعم از ولایت در افتاء، ولایت در قضاءِ، ولایت بر صدور احکام، دریافت وجوه شرعی از قبیل انفال و اخماس و میراث بی وارث و...، اموال عمومی و همین طور در موارد جزئی و شخصی و در همه ی ابعاد نشان حاکمیت مطلقه ی فقیه می دهد و این روایات سند و ابلاغی هستند بر مدار اصلی ولایت فقیه در اداره ی امور مسلمین بر منهاج شریعت و دیانت که بر همین اساس علماء و فقها در ادوار مختلف و اعصار گذشته و حال بر این موضوع پرداخته و اغلب بر آن صحه گذاشته اند.

حاکمیت مطلق برای انبیاء الهی محرز است و این که علماء وارثان انبیاء هستند«إنّ العلماء ورثة الأنبیاء»(بحار، ج2، ص151،ح31).

و انبیاء الهی جزء قوانین و نسخه های نجات بخش الهی و نمایندگی خدا در بین مخلوقات، چه میراثی داشته اند تا به علماء برسد، بنابراین میراث حقیقی انبیاء همان حاکمیت دینی آنها بوده است که به علماء به ارث رسیده است.

- انواع ولایت

در اندیشه های اسلامی می توان چند نوع ولایت را از یکدیگر تفکیک کرد؛ یکی بحث ولایت تشریعی و دیگری ولایت تکوینی.

- ولایت تشریعی

در نگاه شیعی ما، فقط ائمه معصومین (علیه السلام) و نائبان، وکلا، منصوبان و کسانی که از جانب ائمه (علیه السلام) دستور خاص دارند، از ولایت تشریعی برخوردار هستند.

گاهی یک نفر، منصوب خاص است؛ برای مثال در مورد یک مسئله یا مناقشه، نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) شخصی مثل«معاذ بن جبل» را تعیین می کند تا او در مورد آن قضیه حکم صادر کند، این فرد هر حکمی صادر کند، چون مأذون است، حکمش تشریعی است و ولایت تشریعی دارد.

از جانب دیگر، تقریباً اکثر بزرگان اسلامی ما بر این باور هستند که ولایت تکوینی هم فقط از آن معصومین است؛ اما علی الاصول و القاعده نباید تمامی موجودات به میزان بهره ی وجودشان، نسبت به موجودات مادون خود ولایت و نسبت به موجودات مافوق خود، تولی داشته باشند. قاعدتاً باید این گونه باشد، مگر اینکه ما نص صریحی از جانب امام معصومی داشته باشیم.

«ولایت بر تشریع» همان ولایت قانونگذاری و تشریع احکام است؛ یعنی اینکه کسی، سرپرست جعل قانون و وضع کنندة اصول و مواد قانونی باشد. این ولایت که در حیطه ی قوانین است و نه در دایره ی موجودات واقعی و تکوینی، اگر چه نسبت به وضع قانون تخلف پذیر نیست یعنی با اراده مبدء جعل قانون، بودن فاصله، اصل قانون جعل می شود، لیکن در مقام امتثال، قابل تخلف و عصیان است؛ یعنی ممکن است؛ افراد بشر، قانون قانونگذاری را اطاعت نمایند و ممکن است دست به عصیان بزنند و آن را نپذیرند؛زیرا انسان برخلاف حیوانات، آزاد آفریده شده و می تواند هر یک از دو راه عصیان و اطاعت را انتخاب کند و در عمل آن را بپیماید.

تنها قانون کامل و شایسته برای انسان، قانونی است که از سوی خالق انسان و جهان و خدای عالم و حکیم و مطلق باشد و لذا، ولایت بر تشریع و قانونگذاری، منحصر به ذات اقدس الهی است؛ چنان که قرآن کریم در این باره فرموده است: «إن الحکم إلاّ لله» (یوسف آیة 67 ).

«ولایت تشریعی» یعنی نوعی سرپرستی که نه ولایت تکوینی است و نه ولایت بر تشریع و قانون، بلکه ولایتی است در محدودة تشریع و تابع قانون الهی که خود بر دو قسم است؛ یکی ولایت بر محجوران و دیگری ولایت بر جامعه ی خردمندان.

  • bey tooth

مبانی نظری تحقیق وقف، کارآفرینی

مبانی نظری تحقیق وقف، کارآفرینی

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 59 کیلو بایت
تعداد صفحات 17
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

مبانی نظری تحقیق وقف، کارآفرینی در 17 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

بخشی از متن :

وقف و کارآفرینی

وقف در قرآن و سیره معصومان(ع)

در قرآن، آیه ای که بر وقف و احکام آن صراحت داشته باشد، وجود ندارد. ولی دانشمندان اسلامی از کلیت برخی مفاهیم اخلاقی که در قرآن ذکر شده است، چنین دریافته اند که وقف، مورد تأیید قرآن کریم است ؛ چرا که اعمال خیر و صالح، همواره در آیات قرآن ستوده شده اند و به طور کلّی، هر آیه ای که بر انجام دادن کارهای نیکو یا تشویق به آنها دلالت داشته باشد، بر وقف نیز دلالت می کند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:

1- سوره کهف، آیه 46: «کارهای شایسته ماندنی نزد پروردگارت، از نظر پاداش، بهتر و امید به آن بیشتر است».

2- سوره مزمّل، آیه 20: «هر عمل نیک که برای آخرت خود پیش فرستید، پاداش آن را نزد خداوند می یابید و آن اجر و ثواب آخرت، بس بهتر و بزرگ تر و بیشتر است.

3- سوره بقره، آیه 177: «نیکوکاری بدان نیست که روی خود را به جانب مشرق و مغرب کنید ؛ چرا که این بی اثر است ؛ لکن نیکوکار، کسی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران، ایمان آوَرَد و اموال خود را در راه دوستی خدا، به خویشان و یتیمان و در راه ماندگان و مستمندان بدهد.

در سخنان پیامبر و اهل بیت(ع)، درباره تشویق به وقف، جملات فراوانی به چشم می خورد. این بزرگواران ـ که خود بهترین معلّمان بشر بوده اند ـ در موارد زیادی به این عمل نیکو دست زده اند. از آن جمله، در «قُبا» (نزدیک مدینه) نخلستانی بود به نام «بُوَیره» که از اموال شخصی پیامبر(ص) محسوب می شد و ایشان، آن را وقف بر فقیران و بینوایان نموده بود. و نیز نقل شده است که پیامبر(ص) زمینی را وقف مخارج افرادِ در راهْ مانده (ابن السبیل) نمود. امیرالمؤمنین(ع) نیز در محلّی به نام «یَنْبُع»، صد چشمه حفر کرد و آنها را وقف حاجیان خانه خدا نمود و نیز مزرعه ای داشت که وقف نیازمندان و در راه ماندگان کرد. و نیز امام صادق(ع) اموالی را برای برپایی مجالس عزاداری بعد از رحلت خودشان وقف کردند و نیز ائمه دیگر که زمین ها یا باغ هایی را برای فقرا و نیازمندان وقف می نمودند (ابوسلمان، 1362).

-وقف در ایران

یکی از روش های پسندیده که نیاکان ما از دوردستِ روزگار (پیش از اسلام) فراپیش داشته اند، وقف کردن خانه یا زمین و یا نهر و قنات و... بوده است که به خواست قلبی خود و یا به درخواست دیگران، آن را در راه خدا و برای مردم، از فروختن و جابه جایی برای همیشه باز می داشتند و سود و بهره آن را برای گشایش کار درماندگان و گرفتاران، اختصاص می دادند و با این کار شایسته و خداپسندانه، بسیاری از گرفتاری ها از بین می رفت، دل های زیادی شاد و خرّم می گشت، بی پناهان بسیاری سامان می یافتند و گرسنگان و تشنگان فراوانی از خطر مرگ نجات پیدا می کردند (قنبری و هزارجریبی، 1388).

- وقف در ادیان مختلف

سنّت وقف، ویژه اسلام و کشورهای اسلامی و شرقی نیست. در کشورهای غربی و حتی در نقاط دورافتاده جزایر استرالیا و افریقا و در میان سرخ پوستان امریکای جنوبی و در هند و نپال و تبّت نیز این سنّت، وجود داشته و دارد. این اقوام، برای معابد، پرستشگاه ها، کلیساها، صومعه ها و دیرهایشان، موقوفه هایی را اختصاص داده اند. بویژه در ایران، مصر باستان، یونان، چین، هند، ژاپن، روم، بابل و فلسطین، قبل از اسلام نیز موقوفاتی وجود داشته که برای استمرار فعالیت معابد و صومعه ها و پرستشگاه ها و بازسازی آنها و گذران زندگی اسقُف ها، بِرَهْمن ها، کاهِن ها، لاماها و... از درآمد آنها بهره می گرفته اند و همین طبقه (روحانیان) نیز آنها را سرپرستی می کردند و به دانش آموزانِ مدارس وابسته به معابد، خدمات لازم را می دادند ؛ گرچه معمولاً بخشی از دارایی موقوفه، برای خدمات عمومی به مردم و مستمندان، بویژه در راهْ ماندگان و بیماران و صدمه دیدگان از حوادث غیرمترقبه و بلایا (نظیر سیل و زلزله و طاعون و...) در نظر گرفته می شد (همان منبع، ص18).

- جایگاه اجتماعی وقف

مهم ترین ویژگی های اجتماعی وقف را می توان در موارد زیر خلاصه نمود:

1- از بارزترین ویژگی های اجتماعی نظام وقف، طبقاتی نبودن آن است. بدین معنا که سنّت وقف، همواره و برای همه اقشار جامعه، قابل دسترس است و در انحصار یک طبقه خاص نبوده و نیست. بر این اساس، سنّت وقف، پیوسته افراد زیادی را از طبقات مختلف جامعه جذب می کند که یا واقف اند و یا از درآمد اوقاف و خدمات آن بهره مند می شوند. لذا از طبقات فقیر اجتماع گرفته تا مردم متوسّط الحال (همچون کشاورز و پیشه ور و صنعتگر و فروشنده) تا توانگران و مسئولان بلندپایه حکومتی همه با وقف در ارتباط بوده اند و هستند.

  • bey tooth

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه اختلال اضطراب اجتماعی

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه اختلال اضطراب اجتماعی

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 133 کیلو بایت
تعداد صفحات 68
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

مبانی نظری تحقیق وپیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه اختلال اضطراب اجتماعی در 68 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

بخشی از متن :

مبانی نظری و پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه

2-1- مبانی نظری

2-1-1-اختلال اضطراب اجتماعی

اضطراب اجتماعی یک گستره تشخیصی نسبتاً جدید است و برای اولین بار به عنوان یک تشخیص جداگانه در DSM-III (1980) مطرح شد. DSM-III-TR (1987) دو نوع اضطراب اجتماعی را متمایز کرد:

1) اضطراب اجتماعی تعمیم یافته [1]؛

2) اضطراب اجتماعی خاص [2](هانگ[3]، 2003؛ به نقل از البرزی، 1390).

با مروری بر ادبیات اضطراب اجتماعی می‌توان به این نکته پی برد که در مقاطع تاریخی، اختلال اضطراب اجتماعی با نام‌های متفاوتی مانند هراس اجتماعی، اختلال اضطراب اجتماعی و اضطراب اجتماعی مشخص شده است. این تفاوت در نامگذاری بیشتر به دلایل تاریخی برمی‌گردد تا دلایل کیفی (بارلو[4] و لیبوویتز[5]، 2005؛ به نقل از البرزی، 1390). برخی از مولفین اختلال اضطراب اجتماعی را عنوان مناسب‌تری برای این اختلال دانسته‌اند، زیرا مشکلاتی که همراه این اختلال است بسیار فراگیرتر از هراس بوده و بر حوزه‌های بهنجار زندگی بسیار تاثیرگذار است (دیویدیسون[6]، 2007؛ به نقل از البرزی، 1390). هر چند در حال حاضر هراس اجتماعی و اختلال اضطراب اجتماعی در DSM- IV به یک معنا و مفهوم به کار می‌روند (بارلو و لایبنیتز، 2005؛ به نقل از البرزی، 1390). بر طبق این دسته بندی اضطراب اجتماعی را به 3 نوع تقسیم می‌شود:

تیپ عملکردی که طی آن فرد نمی‌تواند اعمال خاصی مانند سخنرانی، خواندن یا نوشتن را در انظار عمومی انجام دهد (اعمالی که به هنگام تنهایی به راحتی از پس آن بر می‌آید).

تیپ محدود که طی آن اضطراب فقط در موقعیت‌های خاص اجتماعی ایجاد می‌شود، نظیر صحبت کردن با رییس.

تیپ فراگیر که طی آن اغلب موقعیت‌های اجتماعی، اضطراب یا وحشت‌زدگی را برای فرد ایجاد می‌کند (روزنهان[7] و سلیگمن[8]، ترجمه سیدمحمدی، 1379). حال آنکه در بعضی از منابع اضطراب اجتماعی را فقط در دو نوع فراگیر و غیر فراگیر تقسیم‌بندی می‌کنند؛ که اضطراب صحبت کردن در جمع را جز نوع غیرفراگیر می‌دانند اضطراب اجتماعی دربرگیرنده اختلال اجتنابی دوره کودکی نیز هست (دادستان، 1385). به اعتقاد دیکسون[9] و مک لئود[10] (2004، به نقل از البرزی، 1390) اضطراب اجتماعی به طور برجسته با ترس شدید از شرمنده شدن یا بی‌عرضه به نظر رسیدن همراه است و به دنبال آن اجتناب از موقعیت‌های تعامل اجتماعی ایجاد می‌شود (راسل[11] و شو[12]،2006؛ به نقل از البرزی، 1390).

2-1-1-1-شیوع اختلال اضطراب اجتماعی

اختلال اضطراب اجتماعی رایج‌ترین اختلال اضطرابی (کاشدان[13]، 2001؛ به نقل از البرزی، 1390) و سومین اختلال شایع روان‌پزشکی درمیان بزرگسالان است (ویل[14]، 2003، کسلر[15]، چیو[16]، دملر[17] و والترز[18]، 2005). اطلاعات ناهماهنگی در مورد فراوانی اضطراب اجتماعی وجود دارد (16- 2 درصد) (مارتین[19]، 2003؛ به نقل از البرزی، 1390). پژوهش‌های غربی تخمین می‌زنند که حدود 40 میلیون نفر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی هستند؛ اما تنها 5 میلیون نفر مبتلا به این اختلال تشخیص داده می‌شوند (انستیتو ملی سلامت روان، 2012؛ به نقل از خلیلی طرقبه، 1391). میزان شیوع 12 ماهه این اختلال، 8/6 درصد و شیوع آن در طول عمر حداقل دو برابر گزارش شده است (کسلر، چیو، دملر و والترز، 2005).

در ایران بر اساس مطالعه‌ای که سردارآبادی (1385) به منظور بررسی میزان شیوع اختلال اضطراب اجتماعی در دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد انجام داده است، 7/6 درصد افراد را دارای اضطراب اجتماعی خیلی زیاد، 7/11 درصد را دارای اضطراب اجتماعی زیاد، 9/1 درصد را دارای اضطراب اجتماعی خفیف و 8/8 درصد را بدون اضطراب اجتماعی ارزیابی کرده است. همچنین در یک مطالعه مقطعی– توصیفی، 2944 دانش‌آموز در شهر کرمان توسط ملاک‌های تشخیصی DSM-IV مورد سنجش قرار گرفتند. 6/14 درصد از دانش‌آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بودند. نسبت زن به مرد 8/1 بود و بین سابقه خجالتی بودن در کودکی و سابقه تنبیه بدنی نیز رابطه معنادار وجود داشت. به‌طور کلی در پژوهش طالع‌پسند و نوکانی (2010) میزان شیوع اختلال اضطراب اجتماعی در ایران را 1/10 درصد گزارش کرده‌اند که این آمار بالاتر از تحقیقات مشابه در غرب است (غفاری نژاد، 1387).

2-1-1-2-تفاوت‌های جنسیتی در اضطراب اجتماعی

در مطالعات همه‌گیرشناسی زن‌ها 4/1 بار بیشتر از مردها به اختلال اضطراب اجتماعی مبتلا می‌شوند (ایتون[20]، ویچن[21] و مگی[22]، 1996؛ به نقل از انگ[23] و هیمبرگ، 2007) اما در نمونه‌های بالینی عکس این موضوع صادق است. دلایل این تفاوت معلوم نیست (سادوک و سادوک، 2003) اما ممکن است بدین دلیل باشد که نقش‌های مردانه سنتی به جرات بیشتری در طول زندگی نیاز دارند؛ بنابراین علائم اختلال اضطراب اجتماعی احتمالاً برای مردان نگران‌کننده‌تر است (چپمن[24]، 1995؛ به نقل از لیهی و هالند، 2000؛ ترجمه دهقانی، 1385).

2-1-1-3-سبب شناسی

2-1-1-3-1- تبیین‌های روان پویشی

در سال 1905 فروید نظریه‌ای مطرح کرد که بر مبنای آن، هراس ناشی از سرکوب‌گری کشاننده‌های لیبیدویی بر اثر منع‌های والدینی است و منجر به ایجاد اضطراب می‌شود که در نهایت به اشیا یا موقعیت‌های خنثی که مهار آن‌ها آسان‌تر و مقابله با آن‌ها سهل‌تر است جابجا می‌شود. در سال 1925 فروید با بازنگری نظریهٔ خود درباره هراس به این نتیجه رسید که ترس اضطرابی در هراس، ترس از یک خطر تهدیدکننده یا خطری که فرد آن را تهدید کننده می‌داند، است. به طور خلاصه می‌توان گفت که از دیدگاه فروید در افراد مبتلا به هراس نه تنها تضعیف و از هم پاشیدگی مکانیزم‌های دفاعی مانند مبتلایان به اختلال اضطراب تعمیم یافته مشاهده نمی‌شود؛ بلکه بالعکس، از مکانیزم‌های دفاعی سرکوب‌گری و جابجایی به صورت مفرط استفاده می‌شود (دادستان،1385).

2-1-1-3-2- تبیین‌های انسانی نگر و هستی نگر

نظریه پردازان انسانی‌نگر و هستی‌نگر بر این باورند که هراس و اختلال‌های تعمیم یافته مانند هر اختلال روانی دیگر، هنگامی بروز می‌کند که افراد خود را صادقانه مورد پذیرش قرار نمی‌دهند و در عوض به افکار و تغییر افکار، هیجان‌ها و رفتار خود می‌پردازند. این موضع گیری‌های دفاعی، در نهایت خاصیت ترس‌آور پیدا می‌کند و در مرحله بعد پاسخ‌های گریز یا اجتنابی فرد که برای تقلیل اضطراب لازم است، منجر به تشکیل علایم بیماری می‌شود.

2-1-1-3-3- تبیین‌های رفتاری

از دیدگاه رویکرد رفتاری یکی از راه‌های اکتساب واکنش‌های هراس بر اساس الگوبرداری یعنی از راه مشاهده و تقلید است. مشاهده ترس دیگران از پاره‌ای اشیا یا رویدادها می‌تواند ترس‌هایی را در برابر همان اشیا و رویدادها در مشاهده‌کننده ایجاد کند (دادستان، 1385). آن‌ها که واجد اختلال‌های هراسی هستند ترس یا اجتناب از تعداد محدودی از موقعیت‌ها یا اشیا را آموخته‌اند؛ در حالی‌که طیف این‌گونه ترس‌ها در مبتلایان به اضطراب تعمیم یافته بسیار گسترده است. اساسی‌ترین شیوه‌های معمول اکتساب واکنش‌های ترس نسبت به اشیا یا موقعیت‌هایی که به خودی خود خطرناک نیستند عبارت‌اند از: الف) شرطی شدن کلاسیک، ب) الگوبرداری، ج) یادگیری اجتنابی (دادستان، 1385).

2-1-1-3-4- تبیین‌های شناختی

اغلب نظریه پردازان شناختی بر این نکته تاکید دارند که اختلال‌های اضطرابی از باورهای نامناسب ناشی می‌شوند. در آغاز دهه 1960، بک و الیس[25] با گسترش نظریه‌های شناختی به قلمرو روانشناسی مرضی، فرایندهای شناختی را به منزله محور اصلی رفتار، فکر و هیجان تلقی کردند (دادستان، 1385). بیشتر شواهد شناختی مربوط به پردازش سوگیرانه اطلاعات به ویژه سوگیری‌های توجه، تفسیر و قضاوت می‌باشد. تا آنجا که مدل‌های شناختی تبیین‌کننده اختلال اضطراب اجتماعی (نظیر نظریه بک، امری و گرینبرگ، 1985؛ کلارک و ولز، 1995؛ راپی و هیمبرگ، 1997؛ به نقل از راپی و اسپنس، 2004)، همگی به نقش یک عامل مهم در ایجاد و حفظ اختلال اضطراب اجتماعی اشاره کرده‌اند و آن پردازش سوگیرانه اطلاعات است. به منظور احاطه بیشتر بر سبب‌شناسی شناختی اختلال اضطراب اجتماعی مدل‌های شناختی ارائه شدند.

2-1-1-3-4-1- الگوی طرحواره‌ای بک

بر طبق الگوی بک (1976؛ بک، امری و گرینبرگ، 1985) چندین سطح پردازش شناختی شناختی وجود دارد که بر هیجان‌های فرد تاثیر می‌گذارد. سطحی‌ترین لایه شناخت، افکار منفی خودآیند است که به صورت خودبه‌خودی به ذهن می‌آیند و نشان‌دهندهٔ تفسیر فرد از رویدادها هستند. این افکار مبتنی بر مثلث شناختی هستند که شامل دیدگاه منفی نسبت به خود (من شکست‌خورده هستم)؛ دنیا (دنیا مکان خطرناکی است)؛ و آینده (من هرگز نخواهم توانست زیر بار حقیقت که او مرا ترک کرده است، کمر راست کنم) می‌شود. افکار خودآیند را می‌توان بر اساس سوگیری‌ها یا تحریف‌های ویژه طبقه‌بندی کرد. به عنوان مثال استنباط دلبخواهی (رسیدن به نتیجه خاص در غیاب شواهد کافی)، شخصی‌سازی (گرایش به نسبت دادن رویدادهای بیرونی به خود)، تفکر همه یه هیچ (گرایش به دیدن رویدادها به صورت سیاه یا سفید و خوب یا بد)، بزرگ‌نمایی و کوچک‌نمایی (اغراق یا تغریق در ارزش یک رویداد) و تعمیم بیش از حد (استنباط الگوهای کلی بر مبنای یک حادثه) (بک، شاو[26]، راش[27] و امری، 1979). این تحریف‌ها یا خطاهای شناختی، تفسیرهای نادرستی از رویدادها هستند که به عنوان پردازش اطلاعات به صورت غلط (یا به طرزی سودار) شناخته می‌شوند و آسیب‌پذیری نسبت به آن را می‌توان به رویدادهای منفی زندگی مانند فقدان یا تهدید نسبت داد. زیر بنای مثلث شناختی، دسته‌ای از این باورها و فرض‌های ناکارآمد قرار دارند که دومین لایه شناخت را تشکیل می‌دهند (بک، 2005). آن‌ها باورهای مشروط یا قواعد محکمی برای زندگی هستند که به‌طور معمول به عنوان باورهای "اگر –پس[28]" شناخته می‌شوند به عنوان مثال اگر آن‌ها ببینند که من اضطراب دارم، (پس) فکر خواهند کرد که من شخص ضعیفی هستم. زیر بنای این فرض‌های تحریف شده، باورهای ناکارآمدی هستند که در ساختارها یا طرحواره‌های شناختی نسبتاً پایدار جای می‌گیرند. این فرض‌های زیربنایی با طرحواره‌ها یا باورهای هسته‌ای در عمیق‌ترین سطح از پردازش اطلاعات ارتباط دارند. بر طبق تعریف بک، طرحواره‌ها، ساختارهای نسبتاً پایدار درونی از ویژگی‌های ذخیره شده کلی یا قالبی یک محرک یا تجربه هستند که به منظور سازمان‌دهی اطلاعات جدید به شیوه‌ای معنادار مورد استفاده قرار گرفته و از این رهگذر تعیین می‌کنند که چگونه پدیده‌ها ادراک شده و مجسم می‌شوند (بک، 1996). زمانی‌که این طرحواره‌ها توسط رویدادهای بیرونی، داروها و یه عوامل درون‌ریز فعال می‌شوند، گرایش دارد تا پردازش اطلاعات را دچار سوگیری کرده و محتوای شناختی اختلال خاصی را ایجاد کنند (بک، 2005)؛ بنابراین، اختلالات روانی با طرحواره‌های ناسازگاری مشخص می‌شوند که از تجربه‌های اولیه زندگی مانند فقدان، محرومیت، سوءاستفاده و سایر رویدادهای تروماتیک ناشی شده‌اند. الگوی شبکه‌ای باور و الگوی طرحواره‌ای بک به جهت پیش‌بینی و توضیح فرآیندهای شناختی که در ارتباط با هیجان ناکارآمدی مانند افسردگی و اضطراب رخ می‌دهند، پدید آمدند در حالی‌که این دو الگو از نظر مفهومی کاملاً متفاوت به نظر می‌رسند، پیش‌بینی‌های مشابهی درباره رابطه بین فرایندهای شناختی و هیجانی دارند. هر دو الگو پیش‌بینی می‌کنند که وقتی یک تحریک هیجانی وجود داشته باشد، سیستمی مثل طرحواره (که شامل شناخت‌های به هم مرتبط است) در الگوی بک و مجموعه‌ای از گره‌ها یا ساختارهای مبهم مرتبط در الگوی باور فعال می‌شوند که منابع توجه و پردازش هیجانی مربوط به یک هیجان خاص را افزایش می‌دهند، الگوی شبکه‌ای باور و الگوی طرحواره‌ای بک سوگیری‌های همخوان با خلق در توجه، تفسیر و حافظه را در ارتباط با هرگونه از حالات برپایی هیجانی پیش‌بینی می‌کنند؛ بنابراین هر دو الگو پیشنهاد می‌کنند که دامنهٔ گسترده‌ای از سوگیری‌های شناختی در اختلالات اضطرابی باید وجود داشته باشد.


[1]Generalized social anxiety (GSA)

[2]Specific social anxiety (NGSA)

[3]Hung

[4]Barlow

[5]Liebowitz

[6]Davidson

[7]Rosenhan

[8]Seligman

[9]Dikson

[10]Mac Leod

[11]Russell

[12]Showe

[13]Kashdan

[14]Will

[15]Kessler

[16]Chiu

[17]Demler

[18]Walters

[19]Martin

[20]Eaton

[21]Wittchen

[22]Magee

[23]Eng

[24]Chapman

[25]Ellis

[26]Shaaw

[27]Rush

[28]If- Then

  • bey tooth

مبانی نظری تحقیق واژه، واژه های پایه، واژه گزینی در کشورهای مختلف

مبانی نظری تحقیق واژه، واژه های پایه، واژه گزینی در کشورهای مختلف

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 58 کیلو بایت
تعداد صفحات 40
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

مبانی نظری تحقیق واژه، واژه های پایه، واژه گزینی در کشورهای مختلف در 40 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

بخشی از متن :

اهمیت واژه

ویلکینز[1] (1976: 111) در خصوص اهمیت واژه می‌گوید: «بدون دانستن دستور زبان می‌توان اطلاعات اندکی را انتقال داد، اما بدون آشنایی با واژه‌ها، هیچ‌گونه اطلاعاتی را نمی‌توان منتقل کرد.»

به اعتقاد مک­کارتی[2] (1990)، هرچقدر هم زبان­آموز در زمینة دستور و آواهای زبان دوم/خارجی تبحر داشته­باشد، بدون به­کارگیری واژه هرگز نمی‌تواند ارتباط معناداری با گویشوران زبان مورد­نظر برقرار سازد.

ورمیر[3] (1992) نیز معتقد است برای آن که گویشور سخن دیگران را درک کند و سخنش نیز برای آنان مفهوم باشد باید واژه‌ها را بداند. در واقع، بخش اصلی یادگیری یک زبان جدید، یادگیری واژه‌های جدید است و دانش دستوری مهارت چندانی را در زبان به ارمغان نمی‌آورد.

گاس و سلینکر[4] نیز می‌گویند: «واژگان مهم‌ترین بخش برای زبان­آموز است» (به نقل از لوفر[5]، 1997:140). تحقیقات میرا[6] (1980) و نیشن[7] (1990) نشان می‌دهد، بسیاری از مشکلات زبان­آموزان در تولید و دریافت زبان، ناشی از دانش واژگانی کم آن­هاست (کنگ[8]، 1995 : 43). به اعتقاد ریورز[9] (1981: 242)، اصولاً بدون واژه، یادگیری زبان غیر­ممکن است.

- واژه­های پایه

به دلیل اهمیت خاصی که فهرست­های بسامدی و واژه­های پایه[10] در آموزش زبان دارند، از اوایل قرن بیستم تلاش­های متعددی برای تهیۀ چنین فهرست­هایی از پیکره­های زبانی به عمل آمده­است. امروزه به کمک رایانه و امکان دستیابی به گسترۀ فراوانی از متون رایانه­ای به عنوان پیکرۀ زبانی، می­توان تحلیل­های متنی دشواری را که در گذشته بسیار محدود و نیازمند وقت بسیار بوده­است، به آسانی انجام داد (باقری، 1389: 10). در این بخش، ابتدا واژه­های پایه را تعریف و سپس از حیث انواع و روش­ها و معیارهای تشخیص بررسی می­کنیم.

- تعریف واژه­های پایه

روش‌های متفاوتی برای تعریف واژه‌های پایه وجود دارد. از میان آن­ها می‌توان به سه مورد زیر اشاره کرد:

  1. واژه‌های پایه شامل n واژة پربسامد یک زبان است.
  2. واژه‌های پایه متشکل از واژه‌هایی است که میان همة گویشوران زبان مشترک است.
  3. واژه‌های پایۀ معنایی شامل واژه‌هایی است که برای توصیف سایر واژه‌های یک زبان کافی هستند.

دو روش اول را می‌توان به عنوان روش‌های آماری و روش سوم را به عنوان رویکردی معنایی تبیین کرد (بارنت و لمان[11]، 1986،به نقل از باقری 1389: 50).

در تحقیقات مربوط به واژه‌های پایه باید به جای یک واژة پایه به چندین واژة پایه قائل بود، زیرا بسیاری از این واژه‌های پایه به شرایط ارتباط ویژه‌ای مرتبط هستند. کاربران بالقوة یک زبان مجهز به مجموعه‌ای از واژه‌های پایه هستند که به کمک آن می‌توانند در راستای ایجاد ارتباطی اساسی و ساده در بافت ویژه به منابعی از فرایندهای ساده­سازی دسترسی داشته­باشند؛ مانند ارتباط با کودکان، خارجیان و غیره. (باقری، 1389: 39).

در حیطة واژه‌ها، واژه‌های پایه عموماً بسیار ساده و اساسی به نظر می‌رسند. معلمان زبان در زمرة اولین کسانی هستند که برای تأمین اهداف یادگیری به تعریف واژه‌های پایه می­پردازند. این واژه‌های پایه فاقد درون­مایه عاطفی، ورزشی، ادبی و نیز بسیار عاری از مظاهر فرهنگی هستند (کارتر[12]، 2002‌: 34).

- انواع واژه­های پایه

واژه‌های پایه به طور کلی با توجه به مهارت‌های زبانی به چهار دستۀ واژه‌های نوشتاری، خوانداری، گفتاری و شنیداری تقسیم می‌شوند. تقسیم­بندی زیر را برای واژه‌های پایه نیز می‌توان قائل شد:

  1. واژه‌های پایۀ نوشتاری: یعنی تعداد واژه‌های پایه‌ای که فرد در نوشتن به کار می‌برد.
  2. واژه‌های پایۀ خوانداری: یعنی تعداد واژه‌های پایه‌ای که فرد در خواندن متن به سادگی می‌فهمد.
  3. واژه‌های پایۀ گفتاری: یعنی تعداد واژه‌های پایه‌ای که در کلام فرد یافت می‌شوند.
  4. واژه‌های پایۀ شنیداری: یعنی تعداد واژه‌های پایه‌ای که فرد وقتی آنها را می‌شنود، می‌فهمد (نعمت­زاده، 1379: 10).

واژه‌های پایه را از نظر محتوا می‌توان به دو دستة عمومی و تخصصی نیز تقسیم کرد:

نعمت­زاده (1379) واژه­های پایۀ عمومی[13] را مجموعۀ واژه­هایی می­داند که برای ارتباط متعارف به کار می­روند اما واژه­های پایۀ تخصصی[14] دربردارندۀ واژه­هایی است که به زبان علم و زبان حوزه­ای تخصصی تعلق دارد. به عنوان مثال، در گفتار عادی اگر گفته شود «چراغ نارنجی» از واژه‌های عمومی، واژه‌ای انتخاب شده و اگر گفته شود «چراغ چشمک­زن» از واژه‌های تخصصی واژه‌ای استفاده شده­است (نعمت زاده، 1379: 11).

- روش­های تشخیص واژه­های پایه

به جرأت می‌توان گفت که متعارف­ترین روش که برای تخمین واژه‌های پایه چه در ایران و چه در خارج از ایران انجام شده، روش بسامد­بنیاد است. سابقة این روش در خارج به سال 1944 و در ایران به سال 1350 بر می‌گردد. البته خود این روش هم به لحاظ ابزار مورد­استفاده به دو نوع تقسیم می‌شود:

  1. دستی: که سابقۀ بیشتری دارد و تمام کارهای آن با دست و کاغذ و قلم انجام می‌شود و وقت زیادی می‌برد ضمن اینکه هزینۀ زیادی هم صرف آن می‌شود.
  2. رایانه­ای: که نسبت به روش قبلی قدری ساده‌تر است و از نرم­افزار رایانه­ای واژه­پرداز و نرم­افزار تحلیل متن در آن استفاده می‌شود.

بسامد وقوع همواره به عنوان معیاری برای پایه بودن واژه مورد استفاده قرار گرفته­است. در این مورد تعریفی از دیکسون[15] (1971: 441) ذکر می‌کنیم:

«واژه‌های پایه (هسته­ای)[16] نسبت به واژه‌های غیر­پایه (غیر­هسته‌ای)[17] از بسامد وقوع بالاتری برخوردارند؛ البته نه به این معنی که در گروه (پیوستار) افعال هسته‌ای، فعلی که از شرایط هسته‌ای بودن کمتری برخودار است پربسامدتر از فعل غیر­هسته­ای عام باشد. اما می‌توان گفت که تقریباً در بسیاری موارد یک واژه هسته‌ای معیّن نسبت به واژه‌های غیر­هسته‌ای دارای بسامد وقوع بالاتری است.»

تورن­بری[18] (2004: 138) نیز معتقد است که واژه‌های پربسامد در هر زبانی حاوی معنای پربسامد زبانی نیز می‌باشند.

کارتر (2002: 36) معیارهای تشخیص واژه‌های پایه را به دو دستة مرتبط تقسیم می‌کند:

  1. معیارهای مربوط به روابط معنایی و نحوی واژه‌های پایه
  2. معیارهای مربوط به خنثایی و بی‌نشانی واژه‌های پایه.

هدف از معیار اول تعیین میزان وابستگی برخی واژه‌ها به نظام زبانی است. این واژه‌ها جایگاهی را در یک شبکۀ سازمان­یافته از روابط متقابل نحوی و معنایی­ساختاری اشغال می‌کنند. معیار دوم به منظور کشف میزان خنثایی گفتمانی و بی‌نشانی برخی واژه‌ها نسبت به سایر واژه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. این واژه‌ها در بافت‌های کاربردی به صورت بی‌نشان ظاهر می‌شوند. برخی از این معیارها به کاربرد زبانی گویشوران مرتبط است. ارائۀ معیارهای مطمئن‌تر به منظور سنجش کاربردی واژه‌ها بسیار دشوار است اما معیارهای مذکور حداقل شناختی را ورای شم شخصی گویشوران به دست می‌دهد.

- معیارهای تشخیص واژه­های پایه

برخی از معیارهای متداول در تشخیص واژه‌های پایه عبارتند از:

- جایگزینی نحوی

در این معیار قابلیت برخی واژه‌ها در جایگزینی به جای سایر واژه‌ها سنجیده می‌شود؛ به طور مثال در گروه واژه‌های: gormandize (باولع خوردن) ، stuff (لمباندن)، eat (خوردن) ، devour (بلعیدن)، dine (ناهار خوردن) و gobble (حریصانه خوردن) برای اشاره به هر یک از واژه‌ها می‌توان از فعل "خوردن" استفاده کرد (زیرا دارای ویژگی‌ معنایی پایه است) اما چندان مناسب نیست که به جای "خوردن" از هر یک از واژه‌های دیگر استفاده کنیم (کارتر، 2002 : 36، به نقل از باقری، 1389: 55).

معیار مربوط به جایگزینی نحوی[19] مبتنی بر توصیفی است که دیکسون از فعل‌ها به دست داده است. دیکسون اظهار می‌کند که افعال هسته‌ای[20] جملگی دارای ویژگی‌های معنایی و نحوی افعال غیر­هسته‌ای[21] هستند اما عکس این موضوع صادق نیست؛ به عنوان مثال در گروه give (دادن)، donate (بخشیدن)، award (اعطا کردن)، فعل give قابلیت جایگزینی بیشتری نسبت به افعال مرتبطی مانندaward و donateدارد. قابلیت جایگزینی واژه‌ها می­‌تواند مقیاسی برای هسته‌ای بودن آنها باشد (باقری، 1389: 55).

-متضاد

هرچه واژه‌ای کمتر پایه محسوب شود یافتن واژه متضاد[22] آن دشوارتر خواهد بود. بنابراین، با توجه به اینکه fat (چاق)-thin (لاغر) و laugh (خنده)-Cry (گریه) متضاد هستند، یافتن متضاد دقیقی برای واژه‌هایی که جایگاه­های متفاوتی را در فضای معنایی اشغال کرده‌اند دشوار است، از این رو، مطابق این تعریف می‌توان گفت که واژه‌های دو مجموعة (فربه، تنومند، گوشتالو و نحیف) و (هق هق زدن و قهقهه زدن) کمتر پایه محسوب می‌شوند (کارتر، 2002 : 38، به نقل از باقری، 1389: 56).


[1] Wilkins

[2] McCarthy

[3] Vermeer

[4] Gass & Selinker

[5] Laufer

[6] Meara

[7] Nation

[8] Kang

[9] Rivers

[10] core vocabulary

[11] Barnett & Lehmann

[12]. Carter

[13] general core vocabulary

[14] Specialized core vocabulary

[15] Dixon

[16] nuclear

[17] non-nuclear

[18] Thorn bry

[19] syntactic substitution

[20] nuclear verbs

[21] non-nuclear verbs

[22] antonym

  • bey tooth

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه تحقیق خشونت خانگی علیه زنان

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه تحقیق خشونت خانگی علیه زنان

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 114 کیلو بایت
تعداد صفحات 81
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه تحقیق خشونت خانگی علیه زنان در 81 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

بخشی از متن و فهرست مطالب :

مقدمه

خشونت خانگی علیه زنان

دیدگاه های نظری خشونت

نظریه پذیرش فرهنگی

نظریه اسناد (برای فرد پرخاشگر)

سبک اسناد کنترل

فرض های اساسی نظریه اسناد

نظریه اسناد به عنوان یک رویکرد شناختی در زنان

کلیشه های جنسیتی و شیوه های اسناد دهی در خشونت خانگی

نظریه طرحواره های جنسیتی بم در رابطه با خشونت قالب های

فکری جنسیتی

نظریه های و دیدگاه های مختلف در رابطه با جنسیت .

سبک های ابراز هیجان

کلیشه های جنسیتی در ابراز هیجان

رابطه سبک ابراز هیجان و سبک اسناد کنترل در خشونت خانگی علیه زنان

مقدمه

خشونت عبارت است از هرگونه فعل یا ترک فعلی که باعث آسیب جسمی، جنسی و یا روانی شود (کار،1381). خشونت را می توان عملی آسیب رسان دانست که فرد برای پیشبرد مقاصد خویش انجام میدهد و صرفا جنبه فیزیکی ( بدنی) ندارد بلکه ممکن است ابعاد روانی (فحاشی، تحقیر، منزوی کردن فرد، داد و فریاد)، جنسی و اقتصادی هم به خود بگیرد (درویش پور1387، به نقل از محمدی، میرزایی،1391؛کار1379) .

خشونت علیه زنان پدیده ای چند بعدی است که خشونت خانگی یکی از تظاهرات آن به شمار می رود. خشونت در هر جامعه شکل هایی به خود می گیرد که با ساختار قانونی، سنتی و دینی و سیاسی همان جامعه متناسب است. بنابراین اثار خشونت علیه زنان در ایران را باید در مجموعه ای به هم تنیده از انواع خشونت های خانگی، اجتماعی، سیاسی و تفاسیر خاصی از دین جستجو کرد. تاکید بر ارزش هایی مانند جداسازی افراد دو جنس در مراکز دانشگاهی، منع حضور زنان از تماشای مسابقات ورزشی مردان، جلوگیری از فعالیت زنان هنرمند در جایگاه خواننده و مانند اینها، شکل هایی از خشونت است که بر زنان ایران تحمیل شده است (کار، 1381). به هر نوع عمل و یا احتمال رفتاری که به آسیب جسمی، جنسی، روانی یا محرومیت و عذاب منجر شود خشونت علیه زنان گفته می شود این تعریف، تهدید به چنین اعمال و رفتاری، محرومیت از آزادی به اجبار یا به اختیار، اعم از اینکه در زندگی شخصی(خصوصی) یا جمعی رخ دهد را نیز در بر می گیرد (نهاوندی1386 به نقل از وردی نیا، ریاحی، اسفندیاری).

همانگونه که گفته شد چنانچه رفتار خشونت آمیز علیه زنان در چارچوب خانواده و میان زن و شوهر روی دهد از آن به خشونت خانگی تعبیر می شود (پور رضا و موسوی،1382؛ سازمان جهانی بهداشت،1380).

پسران این رفتار رسانه ها را به مثابه الگوی رفتاری یاد می گیرند و در مقابل دختران می آموزند که رفتار خشونت آمیز برای زنان امری غیر مرسوم است (اعزازی،1380). در ایران نیز زنان در اثر فشارهای سنتی هزاران ساله که دامنه ای وسیع دارد خو گرفته اند که بخش عمده ای از وضعیت خشونت بار زندگی خود را از دیگران بپوشانند (کار، 1381).

خشونت نسبت به گروه طبقه و یا ملیت فرق می کند چنانچه زنان طبقه پایین یا مهاجران شهری یا مناطق عشیره ای بیشتر تجربه خشونت جسمانی تا قتل های ناموسی را دارند گاهی همین زنان چنان جامعه پذیر می شوند که خشونت را بازتولید و استمرارش را تداوم می بخشند (محمدی اصل، 1388)، چرا که پنهان نگاه داشتن خشونت علیه زنان و پرهیز زنان از واکنش فعال نسبت به آن، یکی از مشخصات خشونت علیه زنان در تمام جوامع است به نظر می رسد چنین نگرشی به خشونت در هر جامعه دلایل خاص خود را دارد و با شرایط و زندگی فردی زنان هر جامعه متناسب است (وردی نیا و همکاران،1386).

وقتی زنان یاد گرفته اند مورد کمک واقع شوند انگیزش ها و شناخت ها و رفتارهایشان را با خشونت همساز می کنند در نتیجه ترس از مرد و عدم اعتماد به نفس زنان را فرا میگیرد و به این ترتیب آنان ایفای نقش خشونت آمیز توسط مردان را با این روحیات تکمیل میکنند (همان منبع).

مردم شناسان بریتانیایی در چند قرن اخیر، خشونت خانگی را چنین تعریف کرده اند: تحمیل خواهش ها و دیدگاه های یک فرد خانواده بر عضو و یا سایر اعضای خانواده، از طریق اعمال زور، فشار، تهدید، تحقیر و جبر اقتصادی. این دانشمندان بر این باورند که خشونت خانوادگی مرز دینی، جغرافیایی، جنسی و نژادی نمی شناسد.

حقوقدانان در مصر بر این باورند که خشونت خانوادگی منشا جنسی دارد و همیشه زنان خانواده قربانی آن هستند. آنها می گویند: چون زنان در بسیاری از موارد از کمبود امنیت های فردی و شهروندی خویش رنج می برند بنابراین قربانی خشونت های خانگی می گردند (جلایی فرد، فکور راد، 1389).

خشونت خانگی علیه زنان

در برخی موارد خشونت های خانگی را خشونت های داخلی خوانده اند که به معنای حاکمیت غیر قابل تحمل فیزیکی و روانی یک فرد خانواده بر فرد یا افراد دیگر خانواده است. این حاکمیت غیرقابل تحمل به گونه های تحقیر، توهین، برخوردهای فیزیکی و محدود سازی آزادی ها برای قربانی تبارز می کند (زیبایی نژاد،1386).

گرچه خشونت در تمام جوامع به افرادی در سنین مختلف و جنسیت های گوناکون اعمال می شود اما این کنش مخصوصا متوجه زنان و کودکان است و مسائلی را به وجود می آورد که سلامت اجتماعی را تهدید می کند، زنان در سنین کودکی، جوانی و جا افتادگی مکررا قربانی خشونت می شوند خشونت علیه زنان و دختران عمدتا وجه جسمانی و جنسی دارد و به مدد فرهنگی نهادینه، تا آزار روانی آنان و از آن طریق تا خود آزاری جوامع تداوم می یابد (محمدی اصل،1388). اصطلاح قربانی نخست برای باکره­گانی بکار می رفت که به منظور انجام فرائض دینی به قربانگاه فرستاده می شدند (همان).

نتایج پژوهش های مختلف نشان می دهد زنان هشت برابر بیشتر از مردان خشونت همسرانشان را تجربه می کنند (سولر، وینایاک، و کوآداینو2000 به نقل از یزد خواستی 1387). و همین طور بر پایه آمار منتشر شده سازمان بهداشت جهانی از هر سه زن یک زن در طول زندگی خود مورد خشونت خانگی واقع می شود (سازمان بهداشت جهانی 2008).

تا 4 دهه قبل هیچ یک از جامعه شناسان به طور خاص به بررسی پدیده خشونت خانگی نپرداخته و افرادی مانند پزشکان و روانپزشکان که به صورت مستقیم با آن ارتباط داشتند آن را مطرح کردند و از طریق مقالات متعددی که در زمینه بررسی های بالینی در مورد کودکان کتک خورده نوشته شد مسئله خشونت خانوادگی به افکار عمومی و متخصصان جامعه ارائه گردید جامعه شناسان تا قبل از این با اینکه از وجود خشونت در خانواده آگاه بودند گمان می بردند این نوع رفتار خشونت آمیز استثنایی ست و در شرایط بحرانی (طلاق، جدایی و فقر مالی) در میان خانواده ها بروز می کند اما از دهه 70 میلادی نگاه پژوهشگران متوجه این پدیده شد و با انجام دادن بررسی های گوناگون کوشیدند خشونت خانگی را شناسایی کنند. بررسی های مربوط به خشونت با مقاله ای آغاز شد که در سال 1962، هنری کمپ و همکاران تحت عنوان "علائم مشخصه کودک کتک خورده "منتشر گردید (کریمی،1386)

پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه پژوهش


در اینجا به برخی مطالعات و تحقیقاتی که در داخل و خارج از کشور به بررسی خشونت علیه زنان پرداخته اند اشاره می شود.

جان ای. ابراین پژوهشی تحت عنوان خشونت در خانواده های مستعد طلاق در آمریکا در سال 1969 انجام داد حجم نمونه آماری در این پژوهش 150 نفر می باشد که شامل 52 درصد از زنان و 48 درصد از مردانی است که درگیر طلاق بودند همچنین تکنیک جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه می باشد نتایج این تحقیق به این ترتیب بود:

-رفتار خشونت آمیز بیشتر در خانواده هایی متداول است که شوهران آنها در شغل و نقش نان آوری خانواده موفق نبودند.

-همچنین شوهران پایگاه پایین تری نسبت به همسرانشان داشته باشند لذا شوهران جهت اثبات مجدد برتری پایگاه شان در برابر دیگر اعضای خانواده به رفتار خشونت گرایانه متوسل می شوند (ابراین، 1971).

سوزان استاین متز یک پژوهش مقایسه ای بین کتک خوردن زن و کتک خوردن شوهر در سال 1975 بر روی نمونه ای شامل 57 خانوار که به طور تصادفی انتخاب شده بودند انجام داد این پژوهش از طریق مصاحبه با افراد خانواده و از جمله فرزندان در دلاویر انجام شد و به این نتایج دست یافت:

-بیش از 60 درصد خانواده های مورد بررسی در طی ازدواج خود خشونت را تجربه کرده بودند.

- در خانواده های مورد بررسی مردان آسیب بیشتری وارد می کردند اما میل زن و شوهر به استفاده از خشونت برای رفع اختلاف خانوادگی به یک اندازه بود اما اگر استفاده از اشیاء خارجی را کنار بگذاریم، شمار مردان در آسیب زدن به همسرشان فزونی می یابد و علت آن قوی تر بودن مردان نسبت به زنان می باشد ( استاین متز، به نقل از روی، 1377).

- هوتالینگ و سوگارمن، با بررسی بیش از 400 گزارش مربوط به زنان کتک خورده که در فاصله سال های 1970 تا 1985 در سمینارها ارائه و در مجلات چاپ شده بود کوشیدند مشخصاتی را در مورد زنان طبقه بندی کنند که در میان آنها عمومیت دارد و سبب می شود که قربانی خشونت شوند که یکی از آن مشخصات که به مثابه عامل مشترک در میان زنان کتک خورده مشاهده می شود تنها جنس آنها یعنی تعلق داشتن به جامعه زنان است ( اعزازی، 1380). و دیگری داشتن تجربه خشونت و یا مشاهده آن در زندگی دوران کودکی بود.

ماریا روی یک بررسی در مورد 150 زن آمریکایی که مورد ضرب و شتم توسط شوهرانشان واقع شده بودند در سال 1997 انجام داد اطلاعات و آمار و ارقام مربوط به بررسی درباره بدرفتاری با زنان از سوی همسرانشان طی یک سال از موسسه زنان مورد بدرفتاری قرار گرفته و بحران زده تهیه شده است 150 زن تحت بررسی به طور تصادفی از 1000 زن موجود انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند این بررسی به نتایج زیر دست یافت:

نتایج حاصل از سابقه خشونت در خانواده پدری نشان داد که 1/81 درصد از شوهرانی که زنان خود را کتک زده بودند در خانواده پدری شاهد کتک خوردن مادرشان از پدرشان بوده اند و در بین زنان کتک خورده 3/33 درصد شاهد کتک خوردن مادرشان از پدرشان بودند و عنوان کرده اند که از رفتار خشونت آمیز شوهرانشان حیرت نکرده اند زیرا با این پدیده آشنا بودند.

پژوهشی با عنوان دریافت زنان از خشونت علیه ایشان بین زنان زندانی انجام شد هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین تساوی گرایی نقش جنسی و تحمل خشونت علیه زنان در بین نمونه ای از زنان زندانی اعلام شده بود یافته ها نشان داد زنان دارای باورهای سنتی نقش جنسی نسبت به زنانی که نگرش های برابر خواهانه داشتند بیشتر متحمل خشونت می شدند (جارکو،2002 به نقل از وردی نیا و همکاران 1389).

شهلا اعزازی تحقیقی با عنوان خشونت خانوادگی (زنان کتک خورده) در سال 1376 در تهران انجام داده است که نتایج آن را در کتابی مشتمل بر 3 بخش می باشد ارائه کرده است: در بخش نخست به تعریف خشونت و پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه تحقیق و در بخش دوم به تئوری های رایج در باب خشونت پرداخته است و در بخش سوم نتایج مصاحبه نیمه استاندارد با زنانی که از شوهران کتک خورده اند آورده است نمونه آماری تحقیق شامل53 نفر از زنانی ست که به مراکزمشاوره و پیشگیری بهزیستی مراجعه کرده بودند این بررسی با توجه به نظریه ساختار اقتداری (مردسالاری) انجام شده است و نتایج زیر به دست آمد:

عوامل موثر بر خشونت از نظر وی شامل نگرش های اجتماعی در رابطه با خشونت( مثل پذیرش خشونت از طرف جامعه، مقصر دانستن قربانی و.....)، نگرش نسبت به مردان(مثل بالاتر بودن موقعیت، و پایگاه اجتماعی مردان، مردانه دانستن خشونت، غیرقابل تغییر دانستن برخی از خصوصیات مرد و......)، نگرش نسبت به زنان(مثل پایین تر بودن موقعیت و پایگاه اجتماعی زنان نسبت به مردان، انطباق خصوصیات اخلاقی زن با درخواست های مرد و....) نگرش نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده ( مهم بودن ازدواج به خودی خود،طبیعی بودن تعارض های خانوادگی، خصوصی بودن خانواده و...)، شرایط اجتماعی موجود در ایران ( ساختار مردانه سازمان های رسمی، نبود حمایت های اقتصادی و اجتماعی و.....) (اعزازی، 1380).

علل ارتباطی بین فردی در ایجاد و پذیرش خشونت نسبت به زنان در خانواده به نحوه روابط و تعامل های دو جنس زن و مرد و روابط ویژه آنها در خانواده به عنوان زن و شوهر باز میگردد یکی از علل ارتباطی نحوه اسنادهی است در مجموع، بافت فرهنگی و اجتماعی در بسیاری از جوامع، پیش داوری ها، عقاید و الگوهایی را ترویج می کند که سرسپردگی محض زن و در نهایت خشونت علیه زنان را توجیه می کند (سالاری فرد،1388).

نابرابری های اجتماعی کم و بیش نهادی می شوندمثلا برده داری شکل بسیار نهادی شده نابرابری در ایالات متحده بود که قانون آن را مصون داشته و دولت آن را اجرا می کرد منسوخ شدن برده داری به معنای پایان نابرابری های نهادینه شده نیست گرچه نابرابری جنس تفاوت زیادی با برده داری دارد اما همگام با نابرابری های نژادی و طبقه اجتماعی قویا نهادی می شود آنها درازمدت، ریشه دار و با دوامند آنها در ساختار و عملکرد سازمان ها مانند محل کار، خانواده ها، مدرسه و غیره جایگزین می شوند نابرابری های درازمدت و نهادی مانند نابرابری های جنسیتی، نژادی و طبقه اجتماعی تا حد زیادی با انواع دیگر به لحاظ شیوه های تجربه و ادراک فرق دارند (جک من، 1994). زمانی که یک رابطه نابرابر منظم و نهادینه می شود صرفا نوعی از « زندگی همینه دیگه» را گروه فرودست و آنهایی که دچار نابرابری می شوند قبول دارند که نابرابری های نهادینه شده بیشتر از نابرابری هایی که پایدار و روزمره نیستند قابل تحمل می باشند (همان).

نابرابری ها از همه نوع تا حدودی دوام می آورند زیرا مردم آنها را فرآیندهایی مشروع تلقی می کنند که نتایج نابرابری را به همراه دارد مشروعیت عبارت است از فرآیند هاییکه از طریق آن نابرابری ها توجیه می شوند یعنی با روش هایی درک و فهمیده می شوند و آنها را مناسب و معقول می سازند نابرابری ها را می توان امری بدیهی دانسته و قابل قبول و مطلوب تلقی کرد (کالیتر و مولر،2000به نقل از سفیری).

بسیاری از زنان تمامی وقت و انرژی و تلاشششان را برای یافتن و حفظ ارتباط با یک شخص بکار می گیرند(دوبی 1993 و مک براید 1990 به نقل از شریفی 1384) که هموابستگی نامیده می شود یعنی توجه زیاده از حد نسبت به حالتها و رفتار گروه غالب،هموابستگی لزوما یک ویژگی زنانه نیست بلکه با نقش های جنسیتی زنان رابطه دارد(شریفی،1384) که بر اساس آن زنان نیازهای خود را نادیده می گیرند تا به رشد دیگران کمک کنند و این رفتارهای انکار خود در آنها می تواند خودمختاری فردی را در آنها محدود سازد که قطع ارتباط یا شکست در سهیم شدن در یک ارتباط دو جانبه می تواند منجر به افسردگی، انزوا و... در زنان شود هموابستگی مترادف با مراقبت سالم در زنان نیست بلکه با انکار خود همراه است (کوان،1994 به نقل از همان منبع).

مثلا بیشتر مردم ایالات متحده معتقدند که هرکس فرصت برابر برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت دارد ولی همین مردم نابرابری در ثروت را ناعادلانه یا غیرقابل قبول نمی دانند (هوخشیلد،1995).

روابط بلند مدت و نابرابری مانند روابطی که بر اساس جنسیت است منافع بی چون و چرایی را برای حفظ این ترتیبات و مقدمات به گروه های فرادست می دهد انجام این کار مستلزم این است که ایدئولوژی هایی را بسازند که برای گروه زیر دست به جای آنکه خصمانه و مخالف باشد مساعد و خوشایند تلقی شود بدین ترتیب ترتیبات و مقدمات نابرابر پنهان شود چرا که اگر قرار باشد گروه فرادست در پی حفظ منافعشان باشند گروه فرودست باید این ایدئولوژی را متقاعد کننده بدانند (همان). با وجود تحولات در جامعه ایرانی و تجربه زندگی نوین در چند دهه اخیر می بایستی تغییرات ملموسی نیز در عقاید و باورها ایجاد شده باشد تغییر نگرش درباره زنان در بین زنان به نظر می رسد باید بیشتر رخ داده باشد (کریمی 1384).

پدرسالاری در روابط جنسیتی ایدئولوژی ای است که زنان را به دیده افرادی نیازمند مراقبت، محافظت و راهنمایی مردان می دانند تمکین پذیرش این رابطه راتوسط زنان نشان می دهد (روتمن، 2002).

یکی از ویژگی های خشونت علیه زنان در ایران پنهان بودن آن هم از نظر خانواده و هم از نظر دولت است زنان تا آنجا که امکان دارد سکوت می کنند و اعتراضی نمی کنند پنهان نگه داشتن اعمال خشونت علیه زنان و پرهیز زنان از واکنش فعال نسبت به آن، یکی از مشخصات خشونت علیه زنان در تمام جوامع است به نظر می رسد چنین نگرشی به خشونت در هر جامعه دلایل خاص خود را دارد و با شرایط و زندگی فردی زنان هر جامعه متناسب است.(وردی نیا، ریاحی، اسفندیاری 1389).

آن چنان که در نظام فکری مرد سالار اشکالی از خشونت مردان در خانواده طبیعی محسوب می شود و برای زنان به صورت بخشی از زندگی عادی شان به حساب می آید(بارت، 1980 به نقل از وردی نیا، ریاحی و اسفندیاری 1389).

مهر انگیز کار، تحقیقی با عنوان پژوهشی درباره خشونت علیه زنان در ایران انجام داده است که در دو حوزه عمومی و خصوصی به مساله خشونت پرداخته است در حوزه خصوصی به خشونت هایی چون عدم وجود فضای مناسب در خانواده برای رشد شخصیت و اعتماد به نفس دختران، عدم آزادی دختران در زمینه خروج از منزل، عدم آزادی دختران در انتخاب همسر، محرومیت از تحصیل و پرداختن به کار خانه داری، تبعات ریاست بی قید و شرط مرد در خانواده به صورت تهدید، تحقیر و کتک زدن، ایجاد محدودیت های مالی، سوئ رفتار جنسی اشاره می کند و معتقد است در حوزه عمومی آداب و رسوم و سنت های غیر مذهبی توجیه کننده خشونت علیه زنان، فرهنگ شفاهی و کتبی، سنت ها و پاره ای از تفاسیر سنتی از دین، موسسات اجتماعی از قبیل مدرسه، مطبوعات، رادیو و تلوزیون و نظام سیاسی هرکدام به نوعی توجیه کننده و زمینه ساز خشونت علیه زنان در ایران می باشد(کار، 1379).

یک ظرح ملی درباره خشونت علیه زنان در ایران در سال 1382 توسط دفتر امور اجتماعی وزارت کشور و مرکز مشارکت امور زنان ریاست جمهوری انجام شد و تعدادی از برجسته ترین جامعه شناسان ایرانی از جمله محمود قاضی طباطبایی، علیرضا محسنی تبریزی، و هادی مرجایی، مجری آن بودند این طرح در 28 کشور به بررسی خشونت خانگی علیه زنان پرداخته است گزارش های مربوط به این طرح در اواسط سال 1383 آماده شد این تحقیق دارای 4 پرسشنامه بود که پرسشنامه شماره 1 به بررسی ویژگی های فردی و خانوادگی پاسخگویان می پردازد پرسشنامه شماره 2 به بررسی ویژگی های روانی و شخصیتی پاسخگویان، پرسشنامه شماره 3 به ارزیابی فعالیت های اجتماعی اقتصادی و سیستم حمایت های اجتماعی پاسخگویان زن در ارتباط با خشونت خانگی می پردازد و پرسشنامه شماره4 با هدف مطالعه نگرش و عملکرد مردان در ارتباط با پدیده خشونت خانگی توسعه داده شده است نمونه تحقیق مشتمل بر 12596 پاسخگوی زن و 2066 پاسخگوی مرد می باشد امارهای این طرح نشان داد که :

-66% زنان ایرانی از اول زندگی مشترکشان تا کنون حداقل یک بار مورد خشونت قرار گرفته اند.

-میزان خشونت فیزیکی و روانی در این مطالعه نسبت به سایر انواع خشونت رتبه اول را به خود اختصاص داد و میزان خشونت جنسی نسبت به سایر انواع خشونت کمتر بود که علت آن را با توجه به جامعه و فرهنگ ایران می توان ناشی از خود سانسوری و نزاکت زنان مورد مطالعه دانست.

در یک بررسی که در بین زنان ژاپنی تبار ساکن ایالات متحده آمریکا انجام گرفت عوامل فرهنگی و ارزش های نهادینه شده همچون تحمل و شکیبایی در روابط خانوادگی به منظور حفظ آبرو، اجتناب از ستیز پایداری و حراست از وفاق خانوادگی، مهمترین عوامل بازدارنده در جهت تشخیص و شناسایی رفتارهای خشونت آمیز شوهران این زنان و خنثی سازی تلاش های کمک رسانی به آنان بوده است (صابریان، آتش نفس، بهنام 1382).

نیره توکلی در پایان نامه دکتری خود با عنوان هویت جنسی همسران و خشونت علیه زنان در خانواده ها در سال 1382 به بررسی خشونت علیه زنان پرداخته است روش بکار گرفته شده در این تحقیق روش کیفی است و کانون توجه بیشتر به توصیف و تبیین پدیده مورد نظر معطوف است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیق عوامل فرودست پنداشتن هویت زن و زمینه سازی فرهنگی برای خشونت با او را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • bey tooth

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه بلوغ و اختلالات رفتاری نوجوانان

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه بلوغ و اختلالات رفتاری نوجوانان

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات 38
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه بلوغ و اختلالات رفتاری نوجوانان در 38 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

مبانی نظری وپیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه تحقیق بلوغ واختلالات رفتاری نوجوانان

فهرست مطالب :

فصل دوم «پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه تحقیق»

مقدمه

الف) پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه نظری

نوجوانی

بلوغ

رابطه بلوغ و اختلالات رفتاری

رفتار بهنجار و نابهنجار

ماهیت مشکلات نوجوانان

تعریف پرخاشگری

رفتارهای پرخاشگرانه

اوهام پرخاشگرانه

علل خودکشی

علل پرخاشگری

کمبود عاطفی و پاشیده شدن نظام خانواده

بحرانهای رشد «من» و قدرت جویی

فقر اقتصادی – اجتماعی – فرهنگی

عدم وجود تفریحات سالم و تأثیرپذیری از فیلم ها و دیگر رسانه های گروهی

عیوب و نقائض شخصی

بی کاری و بی ثمری

سایر عوامل

راهکارهایی جهت رفع علل پرخاشگری

توصیه هایی به والدین

توصیه هایی به کارکنان مدرسه

توصیه هایی به مسئولین رسانه های گروهی

توصیه هایی جهت کاهش مشکلات شخصیتی نوجوانان

روان درمانی اختلالات رفتاری

ب ) بیشینه تجربی (عملی)

- تحقیقات داخلی

- تحقیقات خارجی

- نتایج کلی تحقیقات داخلی و خارجی

- چگونگی فعالیت محقق

بخشی از متن :

فصل دوم

پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه تحقیق

مقدمه:

«دوره نوجوانی، حساسترین و پرانرژی ترین و گرانبهاترین دوره زندگی هر فرد است. نوجوان کسی است که از کودکی بریده ولی هنوز به بزرگسالان نپیوسته است. نوجوانی، دوره ای پرتلاطم از زندگی سراسر فراز و نشیب آدمی است. سرعت رشد در این دوره بسیار زیاد می باشد. تنوع تمایلات و رغبتها، استقلال طلبی و عدم ثبات در نقش و شخصیت از دیگر ویژگیهای این دوره است. غالب توانمندیهای ذهنی و خلاقیتها در این دوره شکوفا می شود و در عین حال به لحاظ ویژگیهای حساس این دوره، بیشترین آسیب پذیریهای روانی و اجتماعی را نیز در این دوره شاهد هستیم. نوجوانی همچون شمشیر دو لبه ای است که یک لبه آن زمینه ساز خلاقیتها و آفرینشهای علمی، هنری و اجتماعی بوده و لبه دیگرش زمینه ساز از انحرافات اخلاقی و اجتماعی است.» (افروز، 1371، صص 17-16)

«البته چگونگی ارضای نیازهای متنوع نوجوانان نیز از حساسیت فوق العاده ای برخوردار است به گونه ای که علت اصلی اختلالات رفتاری و انحرافات اخلاقی نوجوانان در خانه، مدرسه و اجتماع را نیز می توان در چگونگی روابط آنها با بزرگسالان جستجو کرد. نوجوانان تمایل دارند که با جدایی از خانواده تکیه گاهی امن بیابند، تکیه گاهی که بتوانند با آرامش به آن تکیه کنند. نوجوانان دوست دارند که با روی آوردن به اجتماع حس استقلال طلبی خود را ارضا نموده، پایان دوره کودکی را رسماً اعلام کنند. آنها می خواهند تصورات و تخیلات خود را جامه عمل بپوشانند و با انرژی سرشاری که دارند، جامعه را یاری دهند.» (افروز، 1371 ، ص 58).

«بدیهی است که در کنار نیازهای زیستی یا بیولوژیک، مسأله امنیت روانی و ثبات عاطفی نیز اهمیت زیادی دارد. رشد متعادل شخصیت و شکوفایی استعدادها و خلاقیتهای نوجوانان در سایه سلامت جسم، بهداشت و امنیت روانی و ثبات عاطفی آنان امکان پذیر است. بی ثباتی عاطفی، دوگانگی احساس و تعارضات روانی، از موانع بسیار مهم در فرآیند رشد شخصیت و سازگاریهای فردی و اجتماعی است. زمانی که این نیاز طبیعی به نحو مطلوب تأمین نشود، کودکان و نوجوانان دچار تعارض و عدم امنیت روانی می گردند.» (افروز، 1371 ، ص 65)

«بنابراین عدم تأمین نیاز طبیعی و نوجوانان به امنیت خاطر نه تنها بر چگونگی رشد شخصیت آنها اثر می گذارد و عموماً موجب بروز و ظهور بسیاری از رفتارهای نامطلوب و ناخوشایند همانند خیالپردازی، گوشه گیری، انزوا طلبی، افسردگی، بیقراری، عصبانیت، پرخاشگری و رفتارهایی از این قبیل می شود، بلکه بیشترین تأثیر را بر شکوفایی توانمندیهای ذهنی، بالقوه، تفکر خلاق و پیشرفت تحصیلی آنها به جای می نهد. در حقیقت تعارض و بی ثباتی عاطفی آفت شکوفایی و خلاقیت ذهنی است. عوامل متعددی چون فشارهای اقتصادی و اجتماعی و محرومیتهای محیطی و یا کمبودهای عاطفی و بخصوص تعارضات روانی، موانع اصلی ظهور توانمندیها و استعدادهای بالقوه دانش آموزان و اندیشه های خلّاق هستند. تا زمانی که وجود فرد، مملو از ثبات عاطفی نباشد به یقین نمی توان از او تلاش ذهنی هدفمند، جهت دار و در عین حال خلّاق را انتظار داشت. بررسیهای متعدد نشان می دهد که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با آرامش روانی و ثبات عاطفی ایشان دارای همبستگی معنی داری است.» (افروز، 1371، ص68)

البته باید به این نکته مهم نیز توجه داشت که در هنگام برخورد با یک رفتار نامطلوب یا ناخوشایند در نوجوانان باید همه شرایط و عواملی را که ممکن است به گونه ای مستقیم یا غیرمستقیم در بروز چنین رفتاری دخیل باشند، مورد بررسی و ارزیابی قرار داد و همواره با فکری خلّاق در اندیشه به کار بستن روشهای نو و موثر در جهت اصلاح رفتار و رشد و شکوفایی نوجوانان غریز بود. بر این اساس در طی این تحقیق سعی بر آن است تا به علل یکی از این انحرافات اخلاقی بنام پرخاشگری پرداخته و راهکارهایی جهت پیشگیری و یا درمان آن ارائه شود.

پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه تحقیق

الف – نظری

نوجوانی:

«دوران مهمی از زندگی انسان را شامل می شود و به دو مرحله پیش از بلوغ و بعد از بلوغ جنسی تقسیم می شود.» (بهرامی، 1358 ، ص 7). به طور کلی می توان سنین بین 12 تا 20 سالگی را به عنوان دوران نوجوانی دانست. «نوجوانی دوره ای از زندگی فرد را که حد فاصل پایان دوره میانسالی کودکی و آغاز بزرگسالی است، تشکیل می دهد. مدت این دوره در جوامع و فرهنگهای مختلف و در سطوح گوناگون اقتصادی – اجتماعی یک جامعه متغیر است. حتی طول آن در یک جامعه و در بین خانواده های مختلف برحسب شرایط اقتصادی و غیره ممکن است در نوسان باشد. بنابراین ماهیت دوره نوجوانی نه تنها بیولوژیکی (زیستی)، بلکه اجتماعی است و آغاز آن نیز تغییرات بیولوژیکی بلوغ در دختران و پسران است. نوجوانی دوره انتقال است؛ انتقال از پایان میانسالی در کودکی به آغاز بزرگسالی است.» (نوابی نژاد، 1362، ص 36).

«عدم تعادل و بی ثباتی عاطفی یکی از بارزترین ویژگیهای این دوره می باشد. اکثر اوقات به هنگام بروز خشم نمی توانند رفتار و گفتار خود را کنترل نمایند، خیلی زود متأثر می شوند. بخصوص زمانی که احساس می کنند کسی به حرفشان گوش نمی دهد و به همین خاطر دست به اعمال ناخوشایندی می زنند و سپس پشیمان شده، خود را سرزنش می کنند. حساسیت ها و هیجانات ناشی از زودرنجی که از خصوصیات دائمی این دوران می باشد، اغلب تغییرات و تحولات غدد داخلی و میزان ترشحات هورمونها و نوع ترتیب و آموزش گذشته است که در مجموع وضع زندگی عاطفی آنها را تغییر می دهد و گاهی با کوچکترین برخوردی عصبانی می شوند.» (خدایاری فرد، 1373 ، صص 17-16)

  • bey tooth

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه بلوغ سازمانی

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه بلوغ سازمانی

دسته بندی برنامه نویسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 85 کیلو بایت
تعداد صفحات 27
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه بلوغ سازمانی در 27 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

بخشی از متن :

بلوغ سازمانی

به تازگی مفهومی جدید در مبانی نظری مدیریت مطرح شده است که از آن به بلوغ سازمانی یاد می‌کنند. بلوغ سازمانی بسان خط‌کشی است که اقدامات و فرآیند‌های سازمانی را سنجیده و در سطوح مختلف دسته‌بندی می‌کند. این سطوح در واقع منشور راهنمایی را می‌ماند که سازمان‌ها را در رتبه‌بندی فرآیندهای مهم کاری یاری می‌رساند. در واقع هر سازمانی با ارزیابی فرآیندهای مختلف در حوزه‌های مرتبط با ماموریت اصلی‌اش در می‌یابد تا چه اندازه در آن فرآیند توانمند است و آیا به بلوغ سازمانی در آن فرآیند رسیده است یا خیر. پس در واقع بلوغ سازمانی به اندازه‌ای که یک سازمان صراحتا و بدون تناقض، اقدامات و فرآیندهای مستند شده، مدیریت شده، اندازه‌گیری شده و کنترل شده را در سطوح مختلفی طبقه‌بندی کرده و پیوسته بهبود می‌دهد، اشاره دارد. بلوغ فرآیندهای سازمانی از طریق ارزیابی‌ها اندازه‌گیری می‌شود.[1]

یک سطح بلوغ، یک وضعیت تکاملی مشخص برای موفقیت یک فرآیند است که به حد بلوغ رسیده است.[2] مدل‌‌های مختلفی برای نمایش بلوغ سازمان‌ها ارائه شده‌اند. مفهوم اولیه چارچوب بلوغ بوسیله واتس هامفری[3] و همکارانش در شرکت آی‌بی‌ام در 1980 مطرح شد. هامفری در 27 سال فعالیتش در آی‌بی‌ام[4] متوجه شد که بین کیفیت یک محصول نرم‌افزار با کیفیت فرآیند تولید آن ارتباط مستقیم وجود دارد. هامفری با مشاهده موفقیت مدیریت کیفیت جامع در بخش‌های دیگر صنعت، برآن شد تا چرخه کیفیت[5] شوارت دمینگ را به عنوان روشی برای بهبود مستمر فرآیندهای تولید شرکت نرم‌افزار به کار گیرد.[6]

مدل بلوغ قابلیت‌های منابع انسانی بر این اساس برای نخستین بار توسط بیل کورتیس، هافلی و میلر در 1995 ارائه شد. این مدل فرآیندهای مهم حوزه کارکنان را در پنج سطح دسته‌بندی می‌کند. جدای از آنکه مدل بلوغ به شکلی عملکرد سازمان را در حوزه فرآیند‌های منابع انسانی مدیریت می‌کند، با این‌حال فرآیند مدیریت عملکرد به عنوان یکی از اساسی‌ترین فرآیندهای سازمانی مورد توجه خاص این مدل است. در اهمیت پرداختن به مدیریت عملکرد همین بس که خروجی تمام نظریه‌ها، مدل‌ها و اندیشه‌های تاریخ مدیریت یا بر عملکرد مؤثرند یا متاثر از آنند. با این دیدگاه بود که پژوهشگر عملکرد را کانون توجه تمامی حوزه‌های مدیریت یافت و پرداختن به آن را در اولویت مسائل سازمانی فرض کرد.

۲-۱1 -مفهوم بلوغ

مفاهیم پایه­ای و زیر بنای بلوغ متضمن این امر می باشند که سازمان­های بالغ به شکل سازمان یافته عمل میکنند، در حالی که در سازمان­های نابالغ دستیابی به نتایج حاصل تلاش­های قهرمانه افراد در استفاده از رویکردهایی است که کم و بیش به طور خودانگیخته یا خودجوش آن ها را به وجودآورده اند. در بعضی از مراجع مدل بلوغ فرآیندی و در توضیح مفهوم بلوغ از واژه هایی مانند پیش بینی پذیری، کنترل و یا اثربخشی استفاده می شود(امینی و نایبی، 1387).

پیش بینی به استفاده از برنامه­های زمان بندی شده، معیارها و اهدافی که محقق شده­اند اشاره دارد. سازمان های نابالغ غالبا برنامه زمان بندی شده ایجاد می کنند، اما بعدها غالبا با اختلافات زیاد معیارها و اهداف را از دست می دهند. سازمان­های بالغ برنامه­های زمان بندی شده را تنظیم می کنند و دائما آن را محقق می سازند.

کنترل به ساز و کارهایی اشاره دارد که با وجود آن سازمان­ها به اهداف خود نائل می شوند. سازمان های بالغ کاملا، مستمرا و با کمترین انحراف اهداف خود را محقق می سازند. سازمان های نابالغ هرگز این اطمینان را ندارند که کدام اهداف محقق می شود و احتمال تحقق معیارهای مورد نظر در دامنه زمانی معین و مشخص چه مقدار است.سازمان های بالغ به اهدافی دقیق دست می یابند که تعهد کرده بودند به دست می آورند. سازمان های نابالغ به بعضی از اهداف نائل شده و به بعضی از اهداف نمی رسند. علاوه بر این در بسیاری از موارد، کیفیت ممکن است به اندازه کافی خوب نباشد و هزینه­ها ممکن است فراتر از آن چه که مدیریت می خواهد، باشند. از نظر دیگر سازمان های بالغ دارای فرآیندهای سامان یافته و نظام مند بوده و شیوه­های انجام کار مستند شده دارند. داده­های گذشته را جمع آوری می کنند و برای پیش بینی نتایج تلاش­های مشابه در آینده مورد استفاده قرار می دهند.

۲-۱2 -دیدگاه چرخه حیات

چرخه حیات به یک الگوی تغییر قابل پیش بینی اشاره می کند. سازمان ها نیز دارای چرخه حیات بوده و از طریق گذراندن یک سلسله مراحل و تغییرات متوالی و معین در طی زمان تکامل می یابند . با به کارگیریاستعاره چرخه حیات برای سازمان ها می خواهیم نشان دهیم که سازمان ها در طول حیات خود مراحلچندگانه ای را طی میکنند. این مراحل از الگویی سازگار و منطقی تبعیت می کنند و گذر از یک مرحله به مرحله دیگر به جای این که تصادفی باشد، قابل پیش بینی است.

براساس پژوهش های صورت گرفته در خصوص چرخه حیات سازمان ها، مراحل پنج گانه ذیل مدنظر هستند:

  1. مرحله کارآفرینی: این مرحله مترادف مرحله شکل گیری چرخه حیات محصول است. در این مرحله سازمان نوپاست، اهداف مبهم هستند و خلاقیت بالاست. پیشرفت به مرحله بعدی مستلزم به دست آوردن و نگهداری عرضه ثابتی از منابع است.
  2. مرحله شکل گیری اولیه: این مرحله خلاقیت مرحله اول را تداوم می بخشد ولی اکنون دیگر رسالت سازمان روشن است. ارتباطات و ساختار سازمان، اساسا باز و هم به صورت غیر رسمی است. اعضا سازمان مدت زمان طولانی از وقت خود را وقف سازمان می کنند و تعهد بالایی نسبت به سازمان از خود نشان می دهند.
  3. مرحله رسمیت و کنترل: در مرحل سوم ساختار سازمان تثبیت می شود. قوانین رسمی و رویه ها به افراد تحمیل می شوند. نوآوری مورد تاکید نیست ولی کارایی و ثبات مد نظر قرار می گیرند. در این مرحله تصمیم گیرندگان در پست های ارشد اجرایی قرار گرفته، صاحب توان فرمانرانی می شوند و با قدرتی که دارا هستند سازمان را اداره و حفظ می کنند. در این مرحله تصمیم گیری بیشتر به صورت محافظه کارانه صورت می گیرد. هم چنین در این مرحله سازمان به طور رسمی شکل گرفته و نقش ها طوری مشخص می شوند که حرکت کارکنان تهدیدی برای سازمان محسوب نشود.
  4. مرحله پیچیده شدن ساختار: در این مرحله سازمان ها، محصولات یا بازارهای خدماتی خود را تنوع می بخشند. مدیریت کالاهای جدید و فرصت های رشد را جست و جو می کند. ساختار سازمان پیچیده تر و دقیق تر می شود. تصمیم گیری به شکل غیر متمرکز صورت می گیرد.
  5. مرحله افول: سازمان به علت رقابت و کسادی بازار و یا دیگر نیرو های موثر، در جست و جوی یافتن تقاضا برای کالاها و یا خدات منسوخ شده خود بر می آید. مدیریت در پی شیوه های نوینی برای حفظ بازار خود بوده و فرصت های جدیدی را پیگیری می کند.ا فراد جدیدی رهبری سازمان را به عهده می گیرند تا سازمان را از مرحله افول نجات دهند و تصمیم گیری در رهبری جدید متمرکز می شوند.

آیا می توانیم مدل پنجگانه چرخه حیات سازمان را با مدل چهارگانه سنتی، شکل گیری، رشد، بلوغ و افول تطبیق داد؟ پاسخ مثبت است. همان طور که در شکل ۲- 1نشان داده شده است، مرحله شکل گیری و کارآفرینی مترادفند. مرحله شکل گیری اولیه قابل مقایسه با مرحله رشد است. مراحل سه و چهار در مدل پنج گانه، یعنی رسمیت و پیچیدگی ساختار در برابر مرحله بلوغ مدل چهارگانه سنتی قرار می‌گیرند(رابینز1943،الوانی و دانایی فرد،1391).


[1] - Curtis Hefley &Miler 2009.

[2] - Paulk Curtis Chrissis & Weber 1996

3. Watts humphrey

4. Ibm

5. plan do act check (pdca)

[6] - Curtis Hefley & Miler 1995

  • bey tooth

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه برونسپاری و بررسی بهای تمام شده خدمات

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه برونسپاری و بررسی بهای تمام شده خدمات

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 53 کیلو بایت
تعداد صفحات 32
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه برونسپاری و بررسی بهای تمام شده خدمات در 32 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.


مبانی نظری وپیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه تحقیق برونسپاری و بررسی بهای تمام شده خدمات

فهرست مطالب :

فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق

1-2 مقدمه 12

2-2 بخش اول :تاریخچه ومفاهیم برون سپاری و مزایا و معایب آن. 13

1-2-2 تاریچه برون سپاری. 13

2-2-2 تعریف برون سپاری : 15

3-2-2 مفهوم برون سپاری : 15

4-2-2 مزایای برون سپاری. 16

5-2-2 معایب برون سپاری. 17

6-2-2 برای برون سپاری چه اقداماتی لازم است ؟ 18

7-2-2چرا برون‌سپاری ؟ 20

8-2-2چه نوع فعالیت هایی را می توان برون سپاری کرد؟ 20

9-2-2 عوامل موثر بر موفقیت روابط برون سپاری. 22

10-2-2برون‌سپاری‌های موفق. 24

11-2-2مراحل 10 گانه گارتنر جهت موفقیت در برون سپاری. 25

3-2 بخش دوم :شرکت آب و فاضلاب استان مرکزی و میزان فعالیتهای آن و فعالیتهای که قابل برون سپاری هستند. 25

1-3-2تاریخچه صنعت آب در ایران. 25

2-3-2تاریخچه شرکت آب و فاضلاب شهری استان مرکزی. 27

3-3-2موضوع وهدف شرکت آب وفاضلاب استان مرکزی. 28

4-3-2مرکز شرکت آب وفاضلاب استان مرکزی. 28

5-3-2چه خدماتی را باید برون‌سپاری کرد؟ 29

6-3-2فعالیتهای شرکت آب و فاضلاب که قابل برون سپاری هستند. 29

4- 2 بخش سوم: بررسی بهای تمام شده خدمات شرکت آب و فاضلاب و اجزای آن. 30

1-4-2 حسابداری بهای تمام شده: 30

2-4-2 کاربرد حسابداری بهای تمام شده : 31

3-4-2تعریف بهای تمام شده کالاو خدمات.. 31

4-4-2 عوامل بهای تمام شده: 32

5-4-2 هدف و کاربرد بهای تمام شده 33

6-4-2بهای تمام شده خدمات در صنعت آب و فاضلاب.. 34

1-6-4-2 تعریف بهای تمام شده آب شرب.. 34

2-6-4-2 تعریف بهای تمام شده خدمات دفع فاضلاب.. 35

3-6-4-2 هزینه های فرایندی تولید آب شرب.. 35

4-6-4-2 هزینه های فرایندی خدمات دفع فاضلاب.. 36

5-6-4-2 هزینه های غیر فرایندی بهای تمام شده آب و خدمات دفع فاضلاب.. 37

5- 2 بخش چهارم -بررسی تطبیقی بهای تمام شده خدمات قبل و بعد از برون سپاری فعالیتها وتعیین سهم اجزای تشکیل دهنده آن . 37

بخشی از متن :

مقدمه

موسسات و سازمانها و دستگاههای اجرایی با هر ماموریت ، رسالت ، اهداف و چشم اندازی که دارند نهایتا در یک قلمرو ملی و یا بین المللی عمل می کنند و ملزم به پاسخگویی به مشتریان ، ارباب رجوع و ذینفعان هستند تا شرکتی که هدفش سودآوری و رضایت مشتری است و سازمانی که هدف خود را اجرای کامل و دقیق وظایف قانونی و کمک به تحقیق اهداف توسعه و تعالی کشور قرار داده ، پاسخگو باشند (لوئیس ،2002، 12)[1].

بنابراین ، بررسی نتایج عملکرد تجاری شرکتها و راههای بهبود آن ، یک فرایند مهم راهبردی تلقی می شود.کیفیت و اثر بخشی مدیریت و عملکرد آن عامل تعیین کننده و حیاتی تحقق برنامه های توسعه و رفاه جامعه است .ارائه خدمات و تامین هزینه ها از محل منابع ، حساسیت کافی را برای بررسی تحقق اهداف ، بهبود مستمر کیفیت ، ارتقای رضایتمندی مشتری و شهروندان ، عملکرد سازمان و مدیریت و کارکنان را ایجاد کرده است .در صورتی که ارزیابی عملکرد با دیدگاه فرایندی و بطور صحیح و مستمر انجام شود، در بخش دولتی موجب ارتقا و پاسخگویی دستگاههای اجرایی و اعتماد عمومی به عملکرد سازمانها و کارایی و اثربخشی دولت می شود (عباسپور ، 1387، 2)[2].

امتیاز مهم برون سپاری که با مفاهیم مدیریت ریسک[3] ارتباط دارد، بهره گیری از استراتژی واگذاری ریسک است .در این حالت علاوه بر کاهش نرخ وقوع ریسک و احتمالا کاهش تنوع ریسک در سازمان (و انتقال به شرکت طرف قرارداد)، تمرکز سازمان و دپارتمان مدیریت ریسک بر کسب و کار فعلی و ریسک های پنهان در آن بیشتر می شود. برون سپاری در سطح کلان به پاره ای از اهداف اساسی جهانی از جمله کاهش فقر در جهان (توزیع عادلانه تر ثروت) و برابری بیش تر بین جنسیت ها و دسترسی به فن آوری کمک می کند و دارای اثرات سر ریز مثبتی شامل اثرات ناشی از مصرف بیش تر و انتقال مهارت و فن و اشتغال ثانویه می باشد.

برون سپاری ظرفیت های محل را نیزتقویت می کند از جمله باعث افزایش کارکنان ماهر و ایجاد خدمات جدید با کاربرد محلی و ایجاد صنعت در جایی که بازار نیست می شود و بازارهای محلی را گسترش می دهد (هویچت ،676،2006 )[4].

دراین فصل سعی می شود مبانی نظری تحقیق در 5 بخش به شرح زیر مورد بررسی و مطالعه قرارگیرد:

بخش اول - تاریخچه ومفاهیم برون سپاری و مزایا و معایب آن

بخش دوم – شرکت آب و فاضلاب استان مرکزی و میزان فعالیتهای آن و فعالیتهای که قابل برون سپاری هستند.

بخش سوم – بررسی بهای تمام شده خدمات شرکت آب و فاضلاب و اجزای آن

بخش چهارم – بررسی تطبیقی بهای تمام شده خدمات قبل و بعد از برون سپاری فعالیتها وتعیین سهم اجزای تشکیل دهنده آن .

بخش پنجم – تحقیقات انجام شده داخلی و خارجی

2-2 بخش اول :تاریخچه ومفاهیم برون سپاری و مزایا و معایب آن

1-2-2 تاریچه برون سپاری

برون سپاری در خارج از ایران :

از دهه1970 میلادی و بدنبال توسعه اقتصاد بین الملل شرکتهای چند ملیتی ایجاد گردیدند.این شرکتها استراتژیی را برگزیدند که امروزه از آن بعنوان برون سپاری[5] یاد می شود . در اینجا برون سپاری به مفهوم واگذار کردن کار از کشورهای گرانتر و پیشرفته به کشورهای ارزان تر و در حال توسعه است . در برون سپاری شرکتها بخش و یا تمام فعالیت خود را از کشور خود ( مبدا ) خارج و در کشور دیگر ( مقصد ) که دارای نیروی ارزان تر ( منابع بیشتر و ارزان تر ) است مستقر می کنند و از این جهت بدان صادرات کار هم می گویند . این موضوع در صنایعی مانند آهن نساجی و خودروسازی بسیار به چشم می خورد و اکنون نیز بشدت در زمینه IT رو به گسترش است . برای نمونه شرکت Levi Strauss که در صنعت نساجی در آمریکای شمالی فعال است 20 سال پیش اولین واحد تولیدی خود از مجموع 20 کارخانه خویش را به کشور چین منقل کرد و در سال 2003 آخرین واحد از بخش عملیات بافندگی خود را منقل نمود و یا آنکه شرکت IBM تعداد 60 پژوهشگر در هندوستان 90 پژوهشگر در چین و 6000 کارمند هندی در زمینه بازاریابی تلفنی دارد ( 2004 میلادی) . همچنین شرکت Microsoft افزون بر 150 نفر پژوهشگر در چین دارد . در تمام این موارد دستمزد نیروهای متخصص یک ششم و کمتر است و نیروها بعضا باکیفیت تر می باشند و این قیمت تولید را کاهش داده است ضمن آنکه جنانچه شرکتهای مبدا می خواستند نیروهای خود را بازآموزی کنند هزینه بالایی را باید متقبل می شدند . البته این استراتژی ( برون سپاری ) مخالفانی را در کشورهای مبدا نیز دارد زیرا کارهای صادر شده دیگر برگشت نخواهند شد و یا آنکه نیروها در کشورهای متفاوت دارای فرهنگهای مختلفی هستند و در کار شاید هیچگاه با یکدیگر روبرو نگردنند و فقط از طریق اینترنت با یگدیگر ارتباط داشته باشند .

بعد از بکارگیری برون سپاری در سطح اقتصاد بین الملل ، اکنون چند سالی است که در ادبیات مدیریت نوین سازمانها و در سطح داخلی کشورها واژه برون سپاری در کنار واژگانی مانند خصوصی سازی[6] با مفهوم انتقال مالکیت و یا آزادسازی[7] با مفهوم لغو مقررات و قوانین انحصار در جهت افزایش رقابت قرار گرفته است . اکنون برون سپاری در خیلی از شرکتهای بزرگ ، متوسط و حتی کوچک بعنوان یکی از استراتژیهای بنیادین کسب و کار و با هدف کاهش هزینه ، افزایش درآمد ، افزایش ریسک پذیری و توان رقابت در بازار و افزایش رضایتمندی مشتری، تمرکز روی فرآیندهای اصلی ، بهبود خدمات ، ارتقای مهارتها ، کاهش مدت زمان از مرحله ایده به بازار صورت می پذیرد و باعث کوچک سازی سازمان و افزایش مزیت رقابتی کلی آن می گردد . در این سازمانها علاوه بر انجام بخشی یا تمام فعالیتهای ساخت محصول از طریق برون سپاری، بسیاری از فعالیتهای خدماتی لازم مانند حسابداری ، فروش و خدمات پس از فروش ، حقوق و دستمزد ، مدیریت نیروی انسانی ، تدوین قراردادها و انتخاب پیمانکار ، خرید تجهیزات نیز از طریق برون سپاری صورت می پذیرد (داور پناه ،1385، 2)[8].

برون‌سپاری در ایران:

شرکت ملی نفت ایران به دلیل گستردگی حیطه فعالیت‌هایش، به برون‌سپاری‌های متفاوتی دست زده است. این پژوهش در سال 1382 به منظور بررسی عوامل در تصمیم‌گیری برون‌سپاری در دو بخش خدمات عمومی و خدمات فنی مهندسی بالادستی نفت صورت گرفته است. قلمروی مکانی تحقیق را در بخش خدمات عمومی، واحدهای ستادی (واقع در شهر تهران) به ویژه زیرمجموعه مدیریت امور اداری و مدیریت امور مالی تشکیل می‌دادند. از مدیریت امور اداری واحدهای آموزشی مرکزی، طرح و برنامه‌ریزی نیروی انسانی، تامین نیروی انسانی، مددکاری اجتماعی، معاونت خدمات و امور مسافرت و از زیرمجموعه مدیریت امور مالی واحد خدمات کامپیوتر و اطلاعات مدیریت انتخاب شدند (مریم قاسمی ،1387، 2)1.

بخش خدمات مهندسی بالادستی نفت را در این تحقیق، ارکان تابعه شرکت ملی نفت ایران شامل شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، شرکت اکتشاف، شرکت نفت فلات قاره، شرکت نفت و گاز پارس و شرکت نفت مناطق مرکزی تشکیل می‌دادند.

2-2-2 تعریف برون سپاری :

برون سپاری عبارتست از پیدا کردن ارائه دهندگان خدمت جدید و روشهای جدیدی که بتوان با اطمینان تهیه مواد ، کالاها ، اجزاء و خدمات را به آنها واگذار نمود. در حقیقت در واگذاری یا برون سپاری، سازمان از دانش و تجربه و خلاقیت ارائه دهندگان خدمت جدیدی که قبلاً استفاده نکرده است، بهره مند می شود.

برون سپاری عبارتست از واگذاری برنامه ریزی ، مدیریت ، اجراء و عملیات فعالیت های مشخص به شخص ثالث مستقل.

بنا به تعریف آقای م.ف گریور برون سپاری عبارت است از عمل انتقال بعضی از فعالیتهای داخلی یک سازمان و واگذاری حق تصمیم گیری به عرضه کننده بیرون از سازمان بر اساس قرارداد. در حقیقت و درعمل در برون سپاری نه تنها فعالیتها منتقل می شوند، بلکه عوامل تولید و حق تصمیم گیری نیز در اغلب موارد واگذار می گردد.

عوامل تولید عبارتند از : کارکنان ، تسهیلات ، تجهیزات ، فن آوری ، سایر دارائیها


[1]-Luis 2002 12

[3]-Riok management

[4]-Huicht 2006 676

[5]- OutSourcing

[6]- Privatization

[7]- Liberalization

  • bey tooth

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه آمیخته های بازاریابی سبز

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه آمیخته های بازاریابی سبز

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 187 کیلو بایت
تعداد صفحات 79
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه آمیخته های بازاریابی سبز در 79 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

فهرست مطالب و بخشی از متن :

بخش اول: مبانی نظری... 16

1-2- مقدمه. 16

2-2- مسئولیت اجتماعی... 17

3-2- مفهوم و تعاریف بازاریابی و بازاریابی سبز. 19

4-2- مفاهیم سبز مستتر در بازاریابی سبز. 23

5-2-استراتژی های بازاریابی و بازاریابی سبز. 23

6-2-آمیخته های بازاریابی سبز. 25

1-6-2- محصول سبز................. 25

2-6-2- قیمت سبز................ 26

3-6-2- ترویج سبز :............ 26

4-6-2- توزیع سبز...................... 26

7-2- عصرهای بازاریابی سبز. 27

8-2- فرآیند سبز شدن.. 29

9-2 - پنج مورد بازاریابی سبز. 31

10-2- سطوح بازاریابی سبز. 34

11-2- بازاریابی تجاری... 35

12-2- طبقه بندی مفهوم بازاریابی سبز از چشم‌اندازهای مختلف.... 37

1-12-2- چشم‌انداز محصول‌محور. 37

2-12-2- چشم‌انداز هدف..... 37

3-12-2- چشم‌انداز استراتژی... 39

1-3-12-2- استراتژی بازار سبز 40

13-2- عوامل تاثیرگذار در توسعه مفهوم بازاریابی سبز. 51

14-2- دلایل اتخاذ بازاریابی سبز. 54

15-2- روش‌های سبز شدن.. 57

16-2- تاثیر صاحبان منافع بر استراتژی های بازاریابی سبز. 66

17-2- چالش های بازاریابی سبز. 67

18-2- مزیت های بازاریابی سبز. 68

19-2- پیامدهای هزینه یا سود. 68

20-2- روشهای علاقمند کردن افراد به بازاریابی سبز. 69

21-2- بازاریابی سبز به عنوان یک فلسفه رایج.. 70

22-2- مدل ترکیب بازاریابی سبز. 77

بخش دوم: پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه تحقیق... 79

3-2- پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه و تاریخچه بازاریابی سبز. 79

1-3-2- موفقیت سبز................. 81

2-3-2- کسب و کار سبز امروزی... 82

4-2- مدل 3C اوهما 86

5-2- نتیجه‌‌گیری ........................................................................................................................87

بخش اول: مبانی نظری

1-2- مقدمه

شاید کسی تصور نمی‌کرد که روزی بازاریابی علاوه بر سودآوری و فروش، نگران سلامت مصرف کننده نیز باشد. اما پویایی و رقابت شدید و افزایش نگرانی نسبت به محیط زیست و همچنین مقررات دولتی و افزایش آگاهی مصرف کنندگان، شرکتها را بر آن داشت که در سلامت جسمانی و روانی و پاکیزگی محیط مصرف کنندگان نیز تأمل کنند. به هر حال به مرور زمان مفاهیمی نظیر بازاریابی سبز، بازاریابی محیطی و اجتماعی برای عمل به مسئولیت اجتماعی بنگاهها وارد ادبیات بازاریابی شد. این روزها چنین به نظر می‌رسد که هر محصولی علت اجتماعی خاصی دارد. در حال حاضر بازاریابی براساس ملاحظات اجتماعی و محیطی یکی از مهمترین ‌ فعالیتهای شرکتها شده است. از نخستین سالهای دهه 80 بازاریابی بر اساس ملاحظات اجتماعی و محیطی شهرت زیادی یافته است (کاتلر و آرمسترانگ[1]، 1999،ص127). یکی از حیطه‌های بازرگانی که در مسائل محیطی بحث زیادی را در مطبوعات به خود اختصاص داده بازاریابی سبز است. به نظر می‌رسد تمامی مصرف کنندگان چه فردی و چه صنعتی در مورد محیط زیست آگاهتر و علاقمندتر شده‌اند.

در مطالعه‌ای که در سال 1992 در 16 کشور توسط اتمن[2] انجام گرفت بیش از 50درصد مصرف کنندگان در هر کشور بیان کردند که نسبت به محیط زیست علاقه مند و دلواپس شده‌اند. همچنین در مطالعه‌ای که در سال 1994 در استرالیا انجام شد، نتایج نشان داد که 84درصد افراد معتقد بودند که در برابر محیط مسئولند. این افراد بیان کردند که رفتارشان را که شامل رفتار خرید است به خاطر مسائل محیطی اصلاح کرده‌اند.(گرنت،2005، ص 97)

بازاریابی سبز که آن را بازاریابی پایدار نیز نامیده‌اند یک روند جالب است که امروزه در کشورهای در حال توسعه خرده فروشان نیز آن را شروع کرده‌اند. کاتب و هلسن بیان می‌کنند که بازاریابی سبز برنامه‌های دولت را تقویت می‌کند (کاتب و هلسن[3]، 2004). «باوی» و «سیل» بر این باورند که ارزشهای اجتماعی همانند دیگر عناصر محیط بازاریابی طی زمان تغییر می‌کنند. پس به منظور حصول اطمینان از موفقیت، بازاریابان و محصولاتشان باید همراه و هماهنگ با جامعه تغییر یابند.

در سال 1989 در مطالعه‌ای که در آمریکا انجام گرفته است نتایج حاکی از آن است که 49درصد پاسخ دهندگان به خاطر مسائل محیطی خریدشان را تغییر داده‌اند (باوی و سیل[4]، 1992،ص35). همچنین مطالعات اداره آمار استرالیا روی 16 هزار نفر نشان می‌دهد که 75درصد از افراد نسبت به مسائل محیطی دلواپسند (باکر، 1996،ص88). مسئله حفظ محیط زیست باعث شده است که مصرف کنندگان درباره محصولاتی که می‌خرند بازاندیشی کنند. امروزه بسیاری از مصرف کنندگان این آمادگی را دارند که برای حمایت واقعی از محیط زیست برای محصولاتی که استانداردهای محیطی را رعایت می‌کنند مبلغ بیشتری پرداخت کنند (کاتلر و آرمسترانگ، 1999،ص103) .

آمار و ارقام و مطالب فوق حاکی از آن است که مسائل محیطی و حفظ محیط زیست یکی از مهمترین معیارهایی است که مصرف کنندگان هنگام خرید کالا و یا خدمات آن را مدنظر قرار می‌دهند. در نتیجه این مسائل باعث شده است که مسائل محیطی وارد مفاهیم بازاریابی ‌گردند و رویکردی به نام بازاریابی سبز پدیدار شود. به خاطر اینکه بازاریابی سبز زیر مجموعه‌ای از مسئولیت اجتماعی است، ابتدا مسائلی در ارتباط با مسئولیت اجتماعی بیان می شود و سپس مفهوم بازاریابی سبز و مسائل مربوط به آن مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.

2-2- مسئولیت اجتماعی

زمانی تصور بر این بود که سازمانها و تولید کنندگان صرفاً در مقابل سهامداران و کارکنان مسئولند و یا اینکه می‌بایست بهترین محصول مصرفی را با قیمت پایین‌تر و کیفیت بالاتر به دست مشتری برسانند غافل از اینکه محصول چه آثار و عواقب ثانوی داشته باشد. رقابت شدید، افزایش جمعیت و کمیابی منابع، آلودگی محیط باعث به وجود آمدن رویکرد های نوین به سازمان و مدیریت شد که تعهد و مسئولیت اجتماعی نیز نتیجة آن تحولات بود. در واقع شاید بتوان گفت که مطرح شدن این مسئولیت پاسخی بود به نیازها و چالشهای محیطی.

گراهام و کترا معتقدند حمایت از محیط خارجی اختیاری نبوده بلکه یک بخش مهم از فرایند کسب و کار به حساب می‌آید(گراهام و کترا، 2002،ص67). مسئولیت اجتماعی، شرکت به طور همه جانبه به مشتری نگریسته و حتی مشکلات زیست محیطی یا رفاه بلند مدت او را نیز در نظر می‌گیرد.

استوارت و سالمون، مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف می‌کنند : شیوه‌ای از مدیریت که طبق آن سازمانها فعالیتهایی را انجام می‌دهند که اثر مثبتی بر جامعه و ترفیع کالاهای عمومی داشته باشد (استوارت و سالمون[5]، 1997،ص 78(.

در واقع نگرش استوارت و سالمون بر این مبنا بود که خواهان حذف آثار منفی سازمان بر جامعه هستند و سعی بر آن داشتند بتوانند تغییر نگرش و رفتار مصرف کنندگان را در پی داشته باشند. برخی صاحبنظران پا را فراتر گذاشته و سازمانها را متعهد به ارتقای رفاه جامعه دانسته‌اند سرتو و گریف، از این دسته‌اند. کنت هاتن و ماری هاتن معتقدند بی‌توجهی بنگاه به ذینفعهای خارجی سبب بروز مشکلاتی برای مصرف کننده کالای آن بنگاه می‌شود(امینی، 1379)

در ضمن اصول اخلاقی در کسب و کار نیز حکم می‌کند که شرکتها مطلع باشند که فعالیتهایشان چگونه منافع دیگران را تحت تاثیر قرار می‌دهد (زیگموند و دامیکو[6]، 2001،ص96). اینکه مسئولیت اجتماعی صرفاً مسایل محیطی را در بر می‌گیرد ساده انگاری است چرا که این تعهد تاثیر بسزایی روی آمیخته‌های بازاریابی داشته و موجب جرح و تعدیل آنها می‌شود. باوی و سیل ابزارهای لازم قابل استفاده در مسئولیت اجتماعی را بسته‌بندی، تبلیغات، فروش شخصی و خدمات می‌داند که بازاریاب باید با توجه به عامل بالقوه سود و رفاه جامعه آمیخته را تعیین کند (باوی و سیل ،1992،ص46).

مسئولیت اجتماعی روشی است که شرکتها در برابر خواسته‌های مشتریان محصولات مناسبی عرضه کرده و حتی قیمتها را طوری تعیین کنند که هم از نظر خریدار ارزشمند بوده و هم تولید کننده سود معقولی ببرد. مسئولیت اجتماعی فراتر از نگرش مثبت به محیط زیست است چرا که تمامی جوانب مصرف محصول‌ توسط مشتریان را در نظر می‌گیرد. در این رویکرد نه تنها محیط و اکو سیستم بلکه سلامت روانی و جسمانی مصرف کننده و حتی معضلاتی مثل رشد جمعیت را در نظر می‌گیرد. مسئولیت اجتماعی بازاریابی جهت ‌دهی صحیح به سلیقه مصرفی جامعه است که این خود دورنمایی بلند مدت را می‌طلبد.

در مسئولیت اجتماعی به چهار دسته عوامل اصلی پرداخته می‌شود که عبارتند از:

نهضت مصرف کننده، روابط جامعه، بازاریابی سبز و تنوع (پراید و فیرل، 1995،ص86).در این نوشتار سعی بر این است که بازاریابی سبز به عنوان یکی از ابعاد مسئولیت اجتماعی مورد بحث قرار گیرد.
به نظر می‌رسد تمامی مصرف کنندگان چه فردی و چه صنعتی در مورد محیط زیست آگاهتر و علاقمندتر شده‌اند. در مطالعه‌ای که در سال 1992 در 16 کشور توسط «اتمن» انجام گرفت بیش از 50درصد مصرف کنندگان در هر کشور بیان کردند که نسبت به محیط زیست علاقه مند و دلواپس شده‌اند. همچنین در مطالعه‌ای که در سال 1994 در استرالیا انجام شد، نتایج نشان داد که 84درصد افراد معتقد بودند که در برابر محیط مسئولند. این افراد بیان کردند که رفتارشان را که شامل رفتار خرید است به خاطر مسائل محیطی اصلاح کرده‌اند (پلونسکی،2001،ص156).

3-2- مفهوم و تعاریف بازاریابی و بازاریابی سبز

تعاریف متعدد بسیاری از بازاریابی موجود می‌باشند اما همه‌ی آنها مشتری را مورد توجه قرار می‌دهند: «بازاریابی انتقال رضایت مصرف‌کننده به عنوان سود می‌باشد»؛ «بازاریابی، کل کسب و کار مشاهده شده از نتیجه نهایی آن می‌باشد که از دیدگاه مشتری می‌باشد». با این حال مفهوم بازاریابی حول سال‌ها تغییر کرده است و ارجاع کلی اندکی به چشم‌اندازهای محیطی، اجتماعی و اخلاقی در تعاریف قدیمی وجود دارد.

«روش‌های قدیمی» بر مفاهیم مصرف انبوه و بخش‌بخش‌سازی شرکت به عنوان فروش‌های انبوه، بازاریابی انبوه، محصولات استاندارد تمرکز می‌کنند. روش‌های جدید تا حدی مفهوم جهانی‌سازی را اتخاذ می‌کنند و چشم‌انداز عمومی و سفارشی کمتری نشان می‌دهند و بر مفاهیمی نظیر رضایت مصرف‌کنندگان، بخش‌های بازاریابی انتخاب شده، محصولات یا خدمات سفارشی تمرکز می‌کنند. هیچ نشانه‌ای از بررسی‌های سبز در تمام این تعاریف وجود ندارد. تنها در شرح بازاریابی سبز است که ما می‌توانیم برخی چشم‌اندازهای سبز را بیابیم.

مفهوم بازاریابی سبز ریشه در مفهوم خود بازاریابی قدیمی دارد. برطبق نظرپارکاش، رابطه میان رشته بازاریابی، فرایند سیاست عمومی و محیط طبیعی مهم است. این رابطه به وسیله معیارهای زیادی شرح داده می‌شود: بازاریابی زیست‌محیطی، بازاریابی اکولوژیکی، بازاریابی سبز، بازاریابی پایدار و بازاریابی تازه‌وارد.

تعریف چارتر و پالانسکی از «بازاریابی تازه‌کار یا تازه وارد»، بازاریابی یا ارتقاء یک محصول بر مبنای کارایی زیست‌محیطی آن یا بهبود وابسته به آن می‌باشد.

«بازاریابی پایدار» توسط فولر به عنوان «فرایند برنامه‌ریزی، اجراسازی و کنترل توسعه، قیمت‌گذاری، ارتقاء و توزیع محصولات به شیوه‌ای که سه معیار زیر را برآورده سازد» تعریف کرده است:

1) نیازهای مشتری برآورده می‌شوند 2) اهداف سازمانی بدست می‌آیند و 3) فرایند با اکوسیستم‌ها سازگار می‌باشد.

پولونسکی اشاره کرد که متاسفانه اکثریت افراد بر این باورند که بازاریابی سبز صرفاً به ارتقاء یا تبلیغات محصولات با مشخصات زیست‌محیطی اشاره می‌کند. شکست برخی استراتژی‌های بازاریابی مکرراً رخ می‌دهد زیرا که شرکت‌ها از محیط‌زیست به عنوان بعد ارتقائی دیگری بدون تلاش برای تحلیل یا اصلاح خود اثر متضمن و اثر محیطی آن استفاده کرده‌اند. پولونسکی نیز ادعا می‌کند که بازاریابی سبز گستره وسیعی از فعالیت‌ها شامل اصلاح محصول، تغییرات تولید، تغییرات بسته‌بندی و همچنین اصلاح تبلیغات را ترکیب می‌کند. با این حال تعریف بازاریابی سبز یک وظیفه ساده نیست. اولین کتاب در مورد بازاریابی به نام «بازاریابی اکولوژیکی» توسط هنیون و کینر در سال 1976 منتشر شده بود. از آن زمان یک سری کتاب‌های دیگر در مورد این موضوع منتشر شده است.

بازاریابی اکولوژیکی اولین بار توسط هنیون و کینر[7] در سال 1976 به عنوان «مطالعه‌ی جنبه‌های مثبت و منفی فعالیت‌های بازاریابی در مورد آلودگی، خالی‌سازی انرژی و خالی‌سازی منابع غیرانرژی» تعریف شده بود. پولونسکی سه جزء کلیدی از این تعریف را حفظ می‌کند. او بیان می‌کند که بازاریابی سبز زیرمجموعه‌ای از فعالیت بازاریابی کلی است که فعالیت‌های مثبت و منفی را آزمایش می‌کند و گستره محدودی از فعالیت‌های محیطی را نیز بررسی می‌کند. تعریف پولونسکی نقطه شروع مفیدی می‌باشد اما امروزه هیچ تعریف یا ترمینولوژیکی به طور جهانی پذیرفته نشده است. پولونسکی بازاریابی سبز را به صورت زیر تعریف می‌کند: تمام فعالیت‌های طراحی شده برای تولید و تسهیل هر تغییر موردنیاز برای برآورده‌سازی نیازها و خواسته‌های انسانی به گونه‌ای که رضایت این نیازها و خواسته‌ها با کمترین اثر مهلک بر محیط طبیعی رخ دهد.


[1] Kotler and Armesterang

[2] Etman

[3] Kotab and Helsen

[4] Bovee and Thill

[5] Solomon and Stuart

[6] Zikmund and Damico

[7] Hennion and Kinnear

  • bey tooth

دانلود قبض خروج کالا مصالح ساختمانی

دانلود قبض خروج کالا مصالح ساختمانی

دسته بندی فایل های لایه باز و PSD
فرمت فایل zip
حجم فایل 93 کیلو بایت
تعداد صفحات 1
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

دانلود قبض خروج کالا مصالح ساختمانی

اندازه 17.5*12.5 سانتی متر

کاملا لایه باز

قابل ویرایش

مناسب برای چاپ

رزولیشن 300

قابل ویرایش با برنامه فتوشاپ

فرمت فایل psd

  • bey tooth

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه آموزش وئآموزش حین کارئکارکنان وئتجربه ایران وئجهان در این باره

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه آموزش وئآموزش حین کارئکارکنان وئتجربه ایران وئجهان در این باره

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 166 کیلو بایت
تعداد صفحات 60
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه آموزش وآموزش حین کارکارکنان وتجربه ایران وجهان در این باره در 60 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

بخشی از متن و فهرست مطالب :

مبانی نظری وپیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه تحقیق آموزش وآموزش حین کارکارکنان وتجربه ایران وجهان در این باره

فصل دوم: ادبیات پژوهش

2-1 مقدمه 14

2-2 بخش اول: ادبیات نظری پژوهش-- 14

2-2-1 مفهوم آموزش-- 14

2-2-2 تعریف آموزش-- 15

2-2-3 مدل های گوناگون از مراحل و فرآیندهای آموزش-- 15

2-2-3-1 مدل های ساده و خطی- 15

2-2-3-2 مدل (training and development lead body) T.D.L.B- 16

2-2-3-3 مدل رویکرد سیستمی به آموزش-- 17

2-2-4 آموزش حین کار 18

2-2-4-1 تعاریف آموزش حین کار در ایران- 18

2-2-5 تفاوت آموزش حین کار و ضمن خدمت-- 22

2-2-6 آموزش ضمن خدمت-- 22

2-2-6-1 مفهوم آموزش ضمن خدمت-- 22

2-2-6-2 تعاریف آموزش ضمن خدمت-- 23

2-2-6-3 تاریخچه آموزش ضمن خدمت-- 24

2-2-6-4 ماهیت آموزش ضمن خدمت-- 25

2-2-6-5 اهمیت و ضرورت آموزش ضمن خدمت کارکنان- 26

2-2-6-6 ارزشیابی برنامه های آموزش ضمن خدمت-- 27

2-2-6- 7 ویژگی ها و اصول اساسی آموزش ضمن خدمت در سازمان- 28

2-2-6-8 مزایای آموزش ضمن خدمت کارکنان- 31

2-2-6-9 اهداف آموزش ضمن خدمت کارکنان- 33

2-2-7 عملکرد سازمانی- 34

2-2-7-1 تعریف عملکرد و عملکرد سازمانی- 34

2-2-8 عوامل مؤثر بر عملکرد فردی- 35

2-2-9 معیارهای ارزشیابی عملکرد 35

2-2-9 نظریه های ارزشیابی عملکرد 36

2-2-9-1 نظریه اول- 36

2-2-9-2 نظریه دوم 37

2-3 بخش دوم: تجارب ایران و کشورهای منتخب برگزار کننده دوره های آموزش حین کار 39

2-3-1 تجارب ایران در برگزاری دوره های آموزش حین کار 39

2-3-1-1 دلایل برگزاری آموزش های حین کار در ایران- 39

2-3-1-1-1 دلایل برگزاری آموزش های حین کار غیر خاص (عام) 39

2-3-1-1-2 دلایل برگزاری آموزش های حین کار خاص (تخصصی و موردی) 40

2-3-1-2 نتایج اولیه پیرامون چگونگی برگزاری آموزش حین کار (توسط وزارت صنایع و معادن) 41

2-3-2 تجارب کشورهای منتخب برگزار کننده دوره های آموزش حین کار 43

2-3-2-1آموزش حین کار در مالزی- 43

2-3-2-2آموزش حین کار در سنگاپور 44

2-3-2-3 آموزش حین کار در هنگ کنگ-- 46

2-3-2-4آموزش حین کار در ژاپن- 46

2-3-3 انجمن آموزش شغلی (VTC) 47

2-3-4پیش بینی نیازهای آینده نیروی انسانی- 47

2-3-5 نقش دولت در آموزش های شغلی- 48

2-3-6 مدل اچیو- 48

2-3-6-1 مراحل تدوین مدل اچیو- 48

2-3-7 مدل های بیانگر عوامل مؤثر بر بهره وری منابع انسانی- 55

2-3-7-1 مدل هرسی و گلد اسمیت-- 55

2-3-7-2 مدل اینسورث و اسمیت-- 56

2-4 بخش سوم: معرفی شرکت پارس خودرو 56

2-4-1تولیدات شرکت پارس خودرو از بدو تأسیس-- 57

2-4-2 اهداف استراتژیک شرکت پارس خودرو- 57

2-4-3 تولیدات و تحولات شرکت در سال‌های مختلف-- 58

2-4-4 محصولات فعلی شرکت-- 60

2-4-5 مشخصات سالن رنگ متمرکز- 61

2-5 جمع بندی مبانی نظری- 61

2-6 بخش چهارم: پژوهشها و بررسی های پیشین- 62

2-6-1 پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه پژوهش در ایران- 62

2-6-2 پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه پژوهش در خارج- 67

2-6-3 جمع بندی پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه پژوهش 75

-1 مقدمه

هدف این فصل از پژوهش این است که نتایج پژوهش های پیشین در محدوده آموزش بخصوص آموزش حین کار مورد مطالعه قرار گیرد تا هم به عنوان داده های اولیه و هم پیش زمینه ای برای موضوع اصلی پژوهش باشد. در مجموع این فصل از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. بخش اول که شامل 4 قسمت می باشد؛ به ادبیات نظری پژوهش شامل مبانی، تعاریف و مفاهیم آموزش و عملکرد سازمانی می پردازد. و در ادامه به تجارب ایران و کشورهای منتخب برگزار کننده دوره های آموزش حین کار و معرفی شرکت پارس خودرو پرداخته است. در بخش آخر سعی شده تا نتایج پژوهش های پیشین که توسط پژوهشگران خارجی و داخلی در محدوده آموزش، آموزش حین کار و عملکرد سازمانی مورد مطالعه قرار گرفته است بررسی گردد، تا هم به عنوان داده های اولیه و هم پیش زمینه ای برای موضوع اصلی پژوهش باشد.

2-2 بخش اول: ادبیات نظری پژوهش

این بخش به تعاریف و مفاهیم آموزش و عملکرد سازمانی می پردازد که قسمت آموزش به زیر بخش های آموزش حین کار و آموزش ضمن خدمت تشکیل شده است.

2-2-1 مفهوم آموزش

آنچه آموزش نوین را از تعلیم و تربیت سنتی مشخص و متمایز می کند، تغییر فکر تربیت آغازی به آموزش مداوم درطول زندگی است. معنایی که واژه آموزش در دنیای کنونی دارد به مراتب بغرنج تر و وسیع تر است و فرآیند فرهنگی پیشرفت و شکفتگی تمام امکانات موجود بشری را شامل می شود. «آموزش صرفاً انجام دادن یعنی مقاصد و پژوهش برخی آرزوها نیست، بلکه مجموعه ای است از حرف های دشوار و فرآیندهایی که بر فنون مخصوص استوار هستند.» (فتحی و اجارگاه، 1383، ص 23).

از جمله عوامل پیشرفت کشورهای صنعتی انعطاف پذیری آموزش با توجه به تغییرات تکنولوژی بوده است. «متأسفانه امروز در بهترین دستگاه صنعتی کشور از نظر فعالیت های آموزشی، کمتر از پنج درصد هزینه ها صرف آموزش می شود، در حالی که این رقم در کشورهای اروپایی در مجموع حدود بیست درصد است» (گانبه، 1373، ص 13).

نقش آموزش، یک نقش ایجاد گری است و می تواند در کلیه شئونات اجتماعی یک نقش سازنده داشته باشد. از این جهت سرمایه گذاری نیروی انسانی که برای آینده هر مملکت در نظر گرفته می شود با نقش آموزش ارتباط کامل دارد چرا که اگر روند توسعه با آموزش بنا شود، این بنیان می تواند جامعه را از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تکامل بخشد». آموزش نه تنها تأثیر مستقیم بر رشد اقتصادی دارد، بلکه در تحلیلی که ماریس (1982) از بررسی داده ها در شش کشور در حال توسعه ارائه می دهد، به این نتیجه می رسد که «سرمایه گذاری های عمومی وقتی همراه با سرمایه گذاری های آموزش نباشد تأثیر کمتری بر رشد اقتصادی خواهند داشت» (ساخار و پولوس و ودهال، 1370، ص 34).

درک ضرورت آموزش کارکنان و نقش آن ها در بهبود عملکرد و دستیابی به اهداف، منجر به آن شده است که امروزه کمتر سازمان یا نهادی را می توان یافت که دارای بخش ویژه ای تحت عنوان «آموزش ضمن خدمت کارکنان» نباشد و در آن برنامه ریزی آموزش کارکنان به یکی از دل مشغولی های مهم مدیریت تبدیل نشده باشد.

2-2-2 تعریف آموزش

می توان گفت که آموزش یک استراتژی است که با هدفی خاص و جهتی مشخص در طول زمان اجرا می شود، می توان آموزش را جریانی دانست که افراد طی آن مهارت ها، طرز تلقی ها و گرایش های مناسب را برای ایفای نقش خاصی می آموزند. به عبارت دیگر آموزش فرآیند تغییرات و دگرگونی هاست و برای نگرش و بهبود بینش در انسان ها از ویژگی های خاص برخوردار بوده و فضای فکری آنان را توسعه می بخشد (بانی راد، 1383).

2-2-3 مدل های گوناگون از مراحل و فرآیندهای آموزش

صاحب نظران آموزشی از دیدگاه های مختلف به مدل سازی درباره آموزش پرداخته اند. در زیر به چند مدل مهم اشاره می شود:

2-2-3-1 مدل های ساده و خطی

رالف تایلر در کتاب خود تحت عنوان اصول اساسی برنامه آموزشی و درسی برای برنامه ریزی چهار مرحله قائل است:

1 - تعیین اهداف

2 - انتخاب تجارب یادگیری

3 - گسترش فرآیند تدریس

4 - ارزشیابی برنامه آموزش (تایلر، 1369، ص 8)

در تعریفی دیگر فرآیند نظام برنامه ریزی آموزشی شامل این موارد است:

1 - تدوین برنامه

2 - تلفیق برنامه

3 - تصویب برنامه

4 - نحوه اجرا و چگونگی ارزشیابی برنامه (تقی پور، ظهیر، 1370، ص17).

2-2-3-2 مدل (training and development lead body) T.D.L.B

هیأت آموزش و بهسازی انگلستان (1992) که یک سازمان سیاست گذار دولتی در زمینه های فعالیت های آموزش و بهسازی است، مدل استانداردی برای آموزش و بهسازی کارکنان ارائه نموده است. این الگو یک مرحله مهم را به مراحل اصلی آموزش و بهسازی افزوده است. این مرحله پشتیبانی های داده های و عملیاتی است که نقش بسیار مهمی در پیشرفت روال کار و سطح آموزش و بهسازی در سازمان دارد. که شامل مراحل زیر است:

الف - شناسایی نیازهای آموزش و بهسازی

1 - شناسایی الزامات سازمانی

2 - شناسایی نیازهای یادگیری افراد و گروه ها

ب - طرح ریزی استراتژی ها و برنامه های آموزش و بهسازی

1- طراحی استراتژی ها و برنامه های آموزش و بهسازی در سطح سازمان

2 - طراحی استراتژی برای کمک به افراد و گروه ها

3 - شناسایی الزامات سازمانی

4 - شناسایی نیازهای یادگیری افراد و گروه ها

5 - طراحی و تولید مواد آموزشی برای یادگیرنده

ج - ارائه فرصت های یادگیری، منابع و پشتیبانی

1- اکتساب و تخصیص منابع برای اجرای طرح های آموزش و بهسازی

2 - ارائه فرصت های یادگیری و پشتیبانی لازم برای توانمند کردن افراد و گروه ها در رسیدن به اهدافشان

د - ارزشیابی اثربخشی آموزش

1 - ارزشیابی اثربخشی آموزش و بهسازی

2 - ارزشیابی موفقیت فرد و گروه براساس اهداف تعیین شده

3 - ارزشیابی موفقیت با توجه به گواهی عمومی

ه- پشتیبانی آموزش و بهسازی

1 - تلاش و مشارکت برای پیشرفت آموزش و بهسازی

2 - ارائه خدمات لازم برای پشتیبانی عملیات آموزش و بهسازی (عباس زادگان، 1379، ص 43).

2-2-3-3 مدل رویکرد سیستمی به آموزش

این رویکرد بر تعیین اهداف آموزشی، تجارب یادگیری کنترل شده برای رسیدن به این اهداف تأکید دارد. معیارهای عملکرد و ارزشیابی داده ها این رویکرد عبارتند از: برای اصلاح مداوم فراگرد آموزش بازخورد را به کار می گیرد. از این دیدگاه برنامه های آموزشی هیچ گاه محصولات تمام شده نیستند. آن ها با داده های که نشان دهنده برآورده شدن اهداف آرمانی است انطباق داده می شود.

این رویکرد پیچیدگی های تعامل بین اجزا را شناسایی می کند. این رویکرد یک چارچوب اجرایی برای برنامه ریزی و باقی ماندن و ادامه دادن به اهداف آرمانی را فراهم می آورد و در این چارچوب یک پژوهش و تعیین اینکه کدام برنامه در رسیدن به اهدافشان موفق بوده اند ضروری است. دیدگاه کل گرایانه دارد و یک مجموعه کلی از تعامل بین خرده سیستم ها است. در این رویکرد علاوه بر سه مرحله نیاز سنجی، آموزش و ارزشیابی یک مرحله دیگر با عنوان مقاصد آموزش است که شامل موارد زیر است(عنایتی و همکاران، 1390):

  1. اعتبار آموزش (یادگیرندگان در طول دوره آموزشی چه چیز را فرا می گیرند).
  2. اعتبار انتقال (آیا آنچه در طول آموزش آموخته شده است می تواند عملکرد سازمان را بهبود بخشد).
  3. اعتبار درون سازمانی (آیا یک برنامه آموزشی اعتباریابی شده در یک سازمان می تواند به گونه ای موفقیت آمیز در سازمان دیگر اجرا شود) (گلدستین، 1992، ص21).

بنابراین، با توجه به مدل های گوناگون ارائه شده در باره مراحل و فرآیندهای آموزش در سازمان، فرآیندی را که در سازمان های مختلف تقریباً همه گیر است و جامعیت دارد و اجرا می شود به قرار ذیل است(محمدی و وکیلی، 1389):

الف - تشخیص نیاز آموزشی

ب - تدوین اهداف برنامه آموزشی

ج - تعیین محتوای مورد نیاز برنامه آموزشی

د - انتخاب روش های آموزش

ذ - اجرای برنامه آموزشی

ه- ارزشیابی برنامه آموزشی

2-2-4 آموزش حین کار

2-2-4-1 تعاریف آموزش حین کار در ایران

در دوره اسلامی صنایع در عرصه های گوناگون آن پیشرفت چشمگیری داشت و صنعتگران با استفاده از نظام استاد شاگردی، هنر خود را منتقل می کردند در این نظام نوجوانان و جوانان و گاهی کودکان، سال های سال در نزد صنعتگران و پیشه وران با تجربه به کارآموزی می پرداختند. در این نظام، شاگرد از هر نظر مطیع استاد بود و تمام کارها به دستور استاد انجام می شد. کارآموز ضمن آموزش کار، دستمزدی نیز دریافت می کرد و به مرور که بر مهارتش افزوده می شد دستمزدش نیز فزونی می یافت و چنانچه از خود شایستگی نشان می داد

  • bey tooth

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه آموزش و هویت

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه آموزش و هویت

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 73 کیلو بایت
تعداد صفحات 40
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

نمونه پیشینه تحقیق و فصل دوم پایان نامه آموزش و هویت در 40 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

بخشی از متن :

چهارچوب این پژوهش پنداشتی بوده و بر پایه مفاهیم " آموزش و هویت " استوار است که در این راستا مفاهیمی چون ارزشیابی و سنجش، اهمیت و ضرورت ارزشیابی، اهداف ارزشیابی با تاکید بر وضعیت تحصیلی و سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری، سردرگم-اجتنابی و بعد تعهد مورد بحث قرار می گیرند.

پس از نظام آموزش و پرورش، دانشگاه مهم ترین و اساسی ترین مکانی است که قادر است روحیه خلاقیت، ابتکار، خود باوری و اعتماد به نفس را در نسل جوان شکوفا سازد. دانشگاه ها از گرانبها ترین ذخایری هستند که جامعه برای پیشرفت و توسعه در اختیار دارد. امروزه این مراکز، به لحاظ دارا بودن دانش و فن در بالاترین سطح تخصصی از اعتبار زیادی برخوردارند و از عوامل عمده دگرگونی اجتماعی محسوب می شوند.

ذکر این نکته ضروری است که آموزش علوم پزشکی بخشی از نظام آموزش عالی است که با حیات انسان ها سروکار دارد و توجه به جنبه های کمی و کیفی آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اگر سلامت جامعه را در گرو کیفیت خدمات، پیشگیری، آموزش بهداشت و درمان بدانیم، در این صورت وجود نظامی علمی و حرفه ای در دانشگاه به عنوان بستر واقعی تربیت این نیروی انسانی غیر قابل انکار است(39). از این رو حساسیت بیشتری نسبت به عملکرد، وضعیت و کیفیت این نظام در مقایسه با سایر نظام های جامعه وجود دارد. کیفیت یکی از موضوعاتی است که همیشه در آموزش عالی مورد توجه بوده ، اما شدت و قوت آن متفاوت است. از دهه 90 میلادی به بعد کیفیت از یک وضعیت حاشیه ای به یک مسئله برجسته و قابل توجه در کنار مسائل مالی تبدیل شده است. این مفهوم در آموزش عالی نسبت به سایر حوزه ها، بحث برانگیز تر و تصورات نسبت به آن متنوع تر است. در آموزش می توان کیفیت را حذف خطاها، اجتناب از اشتباه، ارائه خدمت کامل به وسیله موسسه و کادر آموزشی، بهبود دائمی جریان تدریس و یادگیری، توانائی در ارضای نیازهای دانشجویان، تضمین قابلیت دسترسی به آموزش، اثربخشی و در نهایت مطابقت با استانداردها دانست. از نظر یونسکو کیفیت در آموزش عالی مفهومی چند بعدی است که به میزان زیادی به وضعیت محیطی(زمینه) نظام دانشگاهی، ماموریت یا شرایط و استانداردهای رشته دانشگاهی بستگی دارد(2).

بنابراین در جهان امروز، ضرورت توجه به کیفیت آموزش و بهره وری حاصل از آن اهمیت ویژه ای دارد. امروزه، استمرار و پویایی متناسب با تحولات اجتماعی کیفیت آموزش تبدیل به مسئله مهم سازمان های درگیر در امر آموزش شده و متخصصان برنامه درسی برای این که بتوانند عملکرد خود و برنامه های درسی را بهبود بخشند، باید در روند کاریشان به کیفیت آموزش توجه نمایند. چون یکی از مهمترین و اساسی ترین فعالیت ها در چرخه برنامه ریزی، یافتن ارزش فعالیت های انجام شده و قبلی در قالب ارزشیابی است، در ارتباط با کار آموزش نیز میتوان ارزشیابی را از اساسی ترین مراحل فعالیت های آموزشی در جهت ارتقای کیفیت آموزش دانست.

آموزش در حکم تلاش انسانی، فرایندی متغیر و موضوعی محوری برای توسعه در ابعاد مختلف است. بدیهی است که هر نوع آموزشی به توسعه فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منجر نخواهد شد و فقط آموزش های متناسب و با کیفیت میتوانند فرد و جامعه را متحول سازند. ارزشیابی اشاره به فرایند تصمیم گیری، جمع آوری شواهد و قضاوت در خصوص نظام ها، برنامه ها، مواد، رویه ها و فرایند ها دارد و مهمترین برون داد ارزشیابی، پیشنهادها یا دستورالعمل هایی است که برای بهبود کیفیت آموزش تصمیم گیری در خصوص تغییر سیاست ها و خط مشی های نظام آموزشی به کار می رود. علاوه بر این، در ارزشیابی توجه به اهداف برنامه، فرایند ها، نتایج، پیامدها و... مدنظر میباشد. ارزشیابی از جمله مؤثرترین تدابیری است که میتواند تسهیل کننده کیفیت بخشی به امور باشد؛ تدابیری که با شناسایی وضعیت موجود، کشف نقاط ضعف و قوت، و تبیین اثرات خواسته یا ناخواسته برنامه و یا مؤسسه، منجر به شفافیت وضعیت موجود شده و در صورت مشاهده هر گونه مسأله و مشکلی، با گزینش راهکارهایی متناسب و به هنگام، در حرکت به منظور کیفیت بخشی به فعالیتها، محصولات، خدمات و... موفق عمل میکنند(3).

در تمام سطوح آموزش و بالین، فرایند ارزیابی برای کسب اطلاعات درباره یادگیری و قضاوت درباره عملکرد دانشجویان و تعیین شایستگی آنها برای ورود به بالین لازم است. تمام متخصصان در حرفه های علوم پزشکی پاسخگوی بیماران و به طور جامع تر به کل جامعه هستند(40).

پس از جمع آوری اطلاعات درباره میزان یادگیری افراد، نوبت به ارزشیابی[1] درباره یادگیری می رسد. ارزشیابی (ارزیابی) به تعیین ارزش[2] یک چیز یا ارزش داوری[3] درباره آن گفته می شود. در ارزشیابی یادگیری یا ارزشیابی پیشرفت تحصیلی[4] دانشجویان، داوری درباره میزان توفیق آنان در رسیدن به هدف های آموزشی یا هدف های یادگیری انجام می شود. با توجه به تعریف بالا، برای اینکه از یادگیری یا پیشرفت تحصیلی، ارزشیابی به عمل آوریم؛ لازم است دو اقدام اساسی انجام گیرد: تعیین هدف های آموزشی و سنجش عملکرد یاد گیرندگان. این دو اقدام مهم زمینه را فراهم می آورند تا از طریق مقایسه نتایج حاصل از سنجش عملکرد با هدف های آموزشی تصمیمات مناسب درباره کم و کیف فعالیت های آموزشی معلم و کوشش های یادگیری یادگیرندگان گرفته شود(4).

اهدافی که در ارزشیابی به دنبال آن هستیم شامل موارد زیادی است. بسیاری از معلمان چنین تصور می کنند که ارزشیابی تنها به منظور ارتقای میزان یادگیری فراگیران صورت می گیرد، درحالی که هدف ارزشیابی به مراتب گسترده تر و مهم تر از چنین مفهومی است. ارزشیابی از یک سو باید وسیله تشخیص باشد؛ یعنی از جهاتی قادر باشد از میزان آموخته ها، پیشرفت و عقب ماندگی آنان اطلاعاتی معتبر به دست دهد، و نیز بتواند آگاهی های لازم را از قدرت و ضعف روش تدریس معلم، ارزشمند و صریح بودن هدف های آموزشی و اعتبار محتوا در اختیار بگذارد و از سوی دیگر، ارزشیابی باید وسیله پیش بینی باشد؛ یعنی نشان دهد که دانشجو در چه زمینه ای قادر است، موفقیت بیشتری کسب کند و در چه جنبه های توان پیشرفت ندارد؛ از این رو معلمان و مسئولان آموزشی باید بدانند چرا ارزشیابی می کنند(41).

اهداف متفاوتی در فرایند ارزشیابی دنبال می شود:

  1. ارزشیابی به عنوان وسیله ای برای شناخت توانائی و زمینه های علمی فراگیران و تصمیم گیری برای انجام دادن فعالیت های بعدی آموزشی. یادگیری جریانی متوالی و به هم پیوسته است، از همین رو کسب مهارت و دانش در هر زمینه مستلزم داشتن پایه های قوی در آن زمینه است. در طول فعالیت های آموزشی، ارزشیابی تکوینی نیز به همین منظور به کار می رود. نتایج این گونه ارزشیابی ها اطلاعات و شواهدی در اختیار وی می گذارد که می تواند براساس آنها تصمیمات آگاهانه تری اتخاذ کند و در صورت عدم تسلط، به ترمیم مطالب گذشته بپردازد و در صورت تسلط دانش آموزان یا دانشجویان به محتوا، مراحل بعدی تدریس را طراحی کند و دانشجویان را برای یادگیری برنامه جدید آماده سازد.
  2. ارزشیابی بعنوان وسیله ای برای شناساندن هدف های آموزشی در فرایند تدریس. به منظور رسیدن به هدف های آموزشی صورت می گیرد، و ارزشیابی تحقق یا عدم تحقق هدف ها را مشخص می کند. در حقیقت، یکی ار وظایف ارزشیابی این است که وصول به هدف های تدریس را مشخص کند و با آگاه ساختن دانشجویان از هدف های رفتاری هر یک از مواد آموزشی، یادگیری آنها را جهت دهد و امکان مطالعه بهتر و بیشتر را فراهم آورد.
  3. ارزشیابی به عنوان وسیله ای برای بهبود و اصلاح فعالیت های آموزشی. نتایج ارزشیابی نه تنها میزان پیشرفت تحصیلی دانشجویان و عملکرد آنان را در فعالیت های آموزشی مشخص می سازد، بلکه کیفیت تلاش آنها و روش تدریس معلم و میزان مهارت وی را در این زمینه ارزیابی می کند. در بسیاری از موارد، عدم موفقیت دانشجویان معلول روش تدریس نامناسب معلم است. تجزیه و تحلیل نتایج ارزشیابی، به معلم فرصت می دهد که همواره درصدد اصلاح و بهبود روش تدریس خود برآید و آن را با نیاز ها، علائق دانشجویان و محتوای آموزشی هماهنگ سازد.
  4. ارزشیابی به عنوان وسیله ای برای شناخت نارسایی های آموزشی دانشجویان یا دانش آموزان و ترمیم آنها. اگر ارزشیابی،بویژه ارزشیابی تکوینی، براساس موازین علمی تهیه و اجرا شود، می تواند درباره پیشرفت تحصیلی دانشجویان و نقاط ضعف و نارسایی آنها اطلاعات مفیدی در اختیار معلم قرار دهد. تجزیه و تحلیل چنین اطلاعاتی، نشان خواهد داد که دانشجویان چه مطالبی را فرا گرفته اند و چه مفاهیمی را نیاموخته اند، و چگونه می توان آنان را برای جبران چنین کمبودهایی یاری کرد.
  5. ارزشیابی به عنوان وسیله ای برای ایجاد رغبت و کسب عادات صحیح آموزشی در دانشجویان. ارزشیابی را نباید صرفا به منظور نمره دادن و مقایسه پیشرفت تحصیلی آنان با یکدیگر و تعیین افراد قوی و ضعیف به کار برد. هرگه ارزشیابی به عنوان وسیله ای برای تهدید دانشجویان یا دانش آموزان و تعییت افراد ضعیف استفاده شود، ارزش تربیتی خود را بکلی از دست خواهد داد. برعکس، ارزشیابی باید دانشجویان را با میزان کار یا فعالیتشان آشنا سازد، علت و میزان پیشرفت یا عقب ماندگی آنها را مشخص سازد، و در انان رغبت و انگیزه تلاش و فعالیت بیشتر به وجود آورد.
  6. ارزشیابی به عنوان عاملی برای ارتقای دانشجویان. یکی دیگر از وظایف ارزشیابی، سنجیدن میزان توانائی دانشجویان برای ارتقای آنها از یک مرحله به مرحله دیگر است. متاسفانه در فرایند فعالیت های آموزشی مدارس و دانشگاه ها، بقیه هدف های ذکر شده فراموش می شوند و معلمان و مسئولان آموزشی یگانه هدف ارزشیابی را نمره دادن و ارتقای دانشجویان تصور می کنند. این امر نه تنها تحرکی را در فعالیت های آموزشی ایجاد نمی کند، بلکه کلیه فعالیت های آموزشی را تحت تاثیر ارزشیابی قرار می دهد و دانشگاه و کادر آموزشی آن را شبیه کارگران کارخانه ای می سازد که وظیفه آنها فقط انتقال مواد خام از یک مرحله به مرحله دیگر و سرانجام تولید نهایی است. در نهایت تمام توجهات به محصول نهایی معطوف و موقعیت صحیح آموزشی کم کم به دست فراموشی سپرده می شود.(41).

اهمیت و ضرورت ارزشیابی را در فرایند فعالیت های آموزشی از دو دیدگاه می توان مورد توجه قرار داد: از نظر معلم. معلم در برنامه ریزی تدریس و تصمیم گیری در جریان فعالیت های آموزشی به داشتن اطلاعات معتبر در زمینه آمادگی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان و بازده فعالیت های کلاسی نیازمند است. اندازه گیری و ارزشیابی، می تواند اطلاعاتی را در اختیار او قرار دهد. از جمله آنها می توان به اشکالات و نقایص موجود در طرح آموزشی از دیدگاه هدف ها، محتوا، روش ها مواد و وسایل آموزشی و عناصر دیگر در اختیار معلم و میزان پیشرفت تحصیلی دانشجویان و آمادگی آنان را برای آموزش های بعدی اشاره کرد. از سوی دیگر نظر دانشجویان نیز مورد توجه است. چنانچه ارزشیابی به نحو مطلوب انجام گیرد، به طریق مختلف در بهبود چگونگی یادگیری دانشجویان تاثیر می گذارد. از آن جمله می توان به ارزشیابی برای جلب دقت و تلاش دانشجویان برای یادگیری و همچنین آگاهی از پیشرفت تحصیلی آنان انگیزه بسیار موثر است و از سوی دیگر دانشجویان به وسیله ارزشیابی به جنبه های مثبت و منفی خود در یادگیری پی خواهند برد، و با راهنمایی معلم برای توسعه جنبه های مثبت و رفع نارسایی های آموزشی خود کوشش خواهند کرد. ارزشیابی مستمر سبب خواهد شد که مطالب آموزشی دائما مرور شود و از یاد نرود. نتایج ارزشیابی دانشجویان را به خود شناسی که یکی از اهداف مهم تعلیم و تربیت و عامل مهمی برای تصمیم گیری آگاهانه است، رهنمون می سازد. علاوه بر همه اینها ارزشیابی خود یک فعالیت آموزشی است که موجب یادگیری می شود و دانشجویان ضمن ارزشیابی بسیاری از مفاهیم را فرا می گیرند(41).


[1] evaluation

[2] value

[3] value judgement

[4] academic achievement

  • bey tooth